Gents,
Iran is eliminated and everyone is angry (truly yours included) at Branko and Dai.
These two were part of the problems. But I think it would be shortsighted to attribute Iran's poor performance only due to these two guys.
The following article in Farsi (see below) was published by Vessal Rohani in Iran Varzeshi. I think it does a a good job to use as a blue print for successful (at least in relative terms) in the world cup.
It is a very high level thing but this guy is an reporter not the head of IFF, so I wouldn't exepct to see a lot of details from him.
An executive summary of article for those who can't read Farsi is:
Korea's performance in the this and last world cup is a successful example for the Asian team's to emulate. It talks about how South Korea successfully performed in the last two world cup. It acknowledges that Korea maybe have got a bit of luck in 2002 and referee favors, but still lot of other host countries had the same factors (Mexico in 1986) and still did not get that far.
It attributes the success to a long term planning of Korea Soccer Federation, consistancy in the Soccer Federation, beleiving in themselves of Korean players (the way they pressured France in the seond half when they realized France isn't the 98 France).
I like the way he summarizes Iran performace against Portugal, It says Iran's strategy was defend for 90 minutes and pry for something to happen.
I think it is a good read.
The reason I posted this is not to take Branko, Dai off the radar or anything like that. But if we just get stuck in the past and just look for victims and whose fault it was without looking for a solution, there won't be any progress.
We know what didn't work, now we have to find a formula on how to do it the next time.
Let's don't make the mistake the same mistake that Iranian people did on 1979. They knew what they didn't want (King and his dictatorship), but they didn't know what to replace it with. They made a horrible choice. So an alternative to Branko, I hope won't be Mayeli Kohan and instead of Dadkan another person who isn't a good manager and leader at the IFF helm.
To a lot of people, it may seem absurd, but how successful Iran will do in 2010 in South Africa will be based on who the head of IFF will be. Who will be in the Federation and the whole managment iof the national team. How much improvment we will see hopefully at the IPL and IPL clubs. These and strong managment is a must in order to enable to the team-e-melli at the pitch to win.
Happy Reading and thanks for your time
================================================== ========
يك الگوى آسيايى
وصال روحانى
اين دومين بار متوالى است كه تيم ملى فوتبال كره جنوبى در جام جهانى خبرساز مى شود.
در سال ۲۰۰۲ كره اى ها كه ميزبان مشترك جام بودند، لهستان، پرتغال، ايتاليا و اسپانيا را حذف كردند و در نهايت چهارم شدند و با اينكه گفته شد داوران هواى آنها را داشته اند اما چه بسيار ميزبانان جام كه داوران هوا و زمين شان را داشتند و هيچ چيز نشدند! كره يكشنبه شب در دور دوم مسابقات گروه هفتم جام جهانى ۲۰۰۶ از فرانسه تساوى يك _ يك را گرفت و هرچند اين فرانسه هيچ نشانى از دوران اوجش ندارد و شايد داور در گل تشخيص ندادن ضربه سر پاتريك ويه را هافبك شاخص فرانسه مرتكب اشتباه شده و پيروزى را از فرانسه گرفته باشد اما از حق و انصاف نمى توان گذشت كه كره اى ها يك بار ديگر بسيار منظم و برنامه دار و محكم و خوش روحيه ظاهر شدند و از نام حريف نهراسيدند و وقتى ديدند زيدان، زيدان سابق نيست و آنرى هم به رغم گلزنى آن مهاجم بى مهار آرسنال نشان نمى دهد و ساير خروس ها هم بيرنگ اند، در نيمه دوم فشار را بيشتر كردند و سرانجام به نتيجه رسيدند و از شكست گريختند.
كره يك تيم آسيايى است اما برخلاف ما ملزومات شركت در دور پايانى جام جهانى را مى شناسد و همان طور با آن برخورد نمى كند كه مثلاً با جام ملت هاى آسيا برخورد مى كند و محصول و پيامد برنامه ريزى بسيط و طولانى و مؤثر اين كشور در اين ارتباط همان نتايجى است كه گفتيم.
ما تقريباً با همان ادوات حضور در پيكارهارى قاره اى راهى جام جهانى شديم و فرقى بين اين دو ميدان نگذاشتيم. تيم ايران حتى به لحاظ بدنسازى هم ايراد داشت و در هر ۲ ديدارى كه تا به حال داشته، اين مسأله محسوس بوده و از دقيقه ۶۰ يا ۶۵ به بعد كم آورده و از قضا گل هاى سرنوشت ساز رقباى ما از همين مقطع به بعد به دست آمده است. به لحاظ فنى هم تيم ما مهياى اين ديدارها نشان نداده و برنامه ريزى و سطح كارايى كادر فنى برابر با نيازهاى جام جهانى نبوده است.
نگاهى به حاصل كار به ما مى گويد كه كره تا چه حد در اين زمينه موفق تر از ما بوده است. از بازيگران شگفتى ساز سال ۲۰۰۲ كره، حداقل نيمى در تيم فعلى نيز حاضرند اما مهم تر از آن حفظ و اجراى مجدد و وسيع همان برنامه هايى است كه ۴ سال پيش در جام جهانى هفدهم نيز توسط كره اى ها تعيين و به عنوان يك هدف و دستور العمل مقرر شده و نتايج بزرگى را بر جاى نهاده بود.
در اين حدفاصل گاس هيدينك رفته و يك هلندى ديگر (ديك ادووكات) مصدر كار شده اما كره همان طور پويا و سريع و كارساز بازى مى كند كه مى شناختيم و هرچند تكرار معجزه ۲۰۰۲ تقريباً غيرممكن است اما حضورى آبرومندانه در جام ۲۰۰۶ نيز ارزش هاى ويژه خودش را دارد و برد يك - ۲ در برابر توگو و تساوى يك _ يك در برابر قهرمان ۹۸ جهان در همين تعريف مى گنجد.
كره الگوى خوبى براى ما است اما متأسفانه ما عادت كرده ايم كه بدون برنامه ريزى عظيم و مدون پاى در ميدان بگذاريم و به حوادث دلخوش باشيم. ۹۰ دقيقه دفاع در برابر پرتغال به اين قصد كه اتفاقى بيافتد، همان پيامدى را داشت كه ديديم و ۴۵ دقيقه بازى عالى در برابر مكزيك به چنان دفاع و عقب نشينى و تغيير رويه اى در نيمه دوم منجر شد كه ناظران از ديدن آن به حيرت فرو رفتند.
كره يك نمونه خوب آسيايى براى تيم هايى است كه بخواهند كار كنند و بتوانند برنامه ريزى كنند. حسن كره اى ها كه ما متأسفانه از آن بى بهره نشان داده ايم برنامه ريزى بر اساس ميدان پيش رو است و نه اجرا و تكرار همان تدارك ها و تمرينات هميشگى. يك كادر فنى خوب نيز ضميمه كار آنها بوده، حال آن كه ما در اين زمينه هم لنگيده ايم. با اين اوصاف كره الگويى نشان مى دهد كه ما نمى توانيم به آن برسيم و اگر هم توان بالقوه آن را داشته باشيم، معمولاً خود چشم بر آن مى بنديم و اين جاى تأسف دارد.
Iran is eliminated and everyone is angry (truly yours included) at Branko and Dai.
These two were part of the problems. But I think it would be shortsighted to attribute Iran's poor performance only due to these two guys.
The following article in Farsi (see below) was published by Vessal Rohani in Iran Varzeshi. I think it does a a good job to use as a blue print for successful (at least in relative terms) in the world cup.
It is a very high level thing but this guy is an reporter not the head of IFF, so I wouldn't exepct to see a lot of details from him.
An executive summary of article for those who can't read Farsi is:
Korea's performance in the this and last world cup is a successful example for the Asian team's to emulate. It talks about how South Korea successfully performed in the last two world cup. It acknowledges that Korea maybe have got a bit of luck in 2002 and referee favors, but still lot of other host countries had the same factors (Mexico in 1986) and still did not get that far.
It attributes the success to a long term planning of Korea Soccer Federation, consistancy in the Soccer Federation, beleiving in themselves of Korean players (the way they pressured France in the seond half when they realized France isn't the 98 France).
I like the way he summarizes Iran performace against Portugal, It says Iran's strategy was defend for 90 minutes and pry for something to happen.
I think it is a good read.
The reason I posted this is not to take Branko, Dai off the radar or anything like that. But if we just get stuck in the past and just look for victims and whose fault it was without looking for a solution, there won't be any progress.
We know what didn't work, now we have to find a formula on how to do it the next time.
Let's don't make the mistake the same mistake that Iranian people did on 1979. They knew what they didn't want (King and his dictatorship), but they didn't know what to replace it with. They made a horrible choice. So an alternative to Branko, I hope won't be Mayeli Kohan and instead of Dadkan another person who isn't a good manager and leader at the IFF helm.
To a lot of people, it may seem absurd, but how successful Iran will do in 2010 in South Africa will be based on who the head of IFF will be. Who will be in the Federation and the whole managment iof the national team. How much improvment we will see hopefully at the IPL and IPL clubs. These and strong managment is a must in order to enable to the team-e-melli at the pitch to win.
Happy Reading and thanks for your time
================================================== ========
يك الگوى آسيايى
وصال روحانى
اين دومين بار متوالى است كه تيم ملى فوتبال كره جنوبى در جام جهانى خبرساز مى شود.
در سال ۲۰۰۲ كره اى ها كه ميزبان مشترك جام بودند، لهستان، پرتغال، ايتاليا و اسپانيا را حذف كردند و در نهايت چهارم شدند و با اينكه گفته شد داوران هواى آنها را داشته اند اما چه بسيار ميزبانان جام كه داوران هوا و زمين شان را داشتند و هيچ چيز نشدند! كره يكشنبه شب در دور دوم مسابقات گروه هفتم جام جهانى ۲۰۰۶ از فرانسه تساوى يك _ يك را گرفت و هرچند اين فرانسه هيچ نشانى از دوران اوجش ندارد و شايد داور در گل تشخيص ندادن ضربه سر پاتريك ويه را هافبك شاخص فرانسه مرتكب اشتباه شده و پيروزى را از فرانسه گرفته باشد اما از حق و انصاف نمى توان گذشت كه كره اى ها يك بار ديگر بسيار منظم و برنامه دار و محكم و خوش روحيه ظاهر شدند و از نام حريف نهراسيدند و وقتى ديدند زيدان، زيدان سابق نيست و آنرى هم به رغم گلزنى آن مهاجم بى مهار آرسنال نشان نمى دهد و ساير خروس ها هم بيرنگ اند، در نيمه دوم فشار را بيشتر كردند و سرانجام به نتيجه رسيدند و از شكست گريختند.
كره يك تيم آسيايى است اما برخلاف ما ملزومات شركت در دور پايانى جام جهانى را مى شناسد و همان طور با آن برخورد نمى كند كه مثلاً با جام ملت هاى آسيا برخورد مى كند و محصول و پيامد برنامه ريزى بسيط و طولانى و مؤثر اين كشور در اين ارتباط همان نتايجى است كه گفتيم.
ما تقريباً با همان ادوات حضور در پيكارهارى قاره اى راهى جام جهانى شديم و فرقى بين اين دو ميدان نگذاشتيم. تيم ايران حتى به لحاظ بدنسازى هم ايراد داشت و در هر ۲ ديدارى كه تا به حال داشته، اين مسأله محسوس بوده و از دقيقه ۶۰ يا ۶۵ به بعد كم آورده و از قضا گل هاى سرنوشت ساز رقباى ما از همين مقطع به بعد به دست آمده است. به لحاظ فنى هم تيم ما مهياى اين ديدارها نشان نداده و برنامه ريزى و سطح كارايى كادر فنى برابر با نيازهاى جام جهانى نبوده است.
نگاهى به حاصل كار به ما مى گويد كه كره تا چه حد در اين زمينه موفق تر از ما بوده است. از بازيگران شگفتى ساز سال ۲۰۰۲ كره، حداقل نيمى در تيم فعلى نيز حاضرند اما مهم تر از آن حفظ و اجراى مجدد و وسيع همان برنامه هايى است كه ۴ سال پيش در جام جهانى هفدهم نيز توسط كره اى ها تعيين و به عنوان يك هدف و دستور العمل مقرر شده و نتايج بزرگى را بر جاى نهاده بود.
در اين حدفاصل گاس هيدينك رفته و يك هلندى ديگر (ديك ادووكات) مصدر كار شده اما كره همان طور پويا و سريع و كارساز بازى مى كند كه مى شناختيم و هرچند تكرار معجزه ۲۰۰۲ تقريباً غيرممكن است اما حضورى آبرومندانه در جام ۲۰۰۶ نيز ارزش هاى ويژه خودش را دارد و برد يك - ۲ در برابر توگو و تساوى يك _ يك در برابر قهرمان ۹۸ جهان در همين تعريف مى گنجد.
كره الگوى خوبى براى ما است اما متأسفانه ما عادت كرده ايم كه بدون برنامه ريزى عظيم و مدون پاى در ميدان بگذاريم و به حوادث دلخوش باشيم. ۹۰ دقيقه دفاع در برابر پرتغال به اين قصد كه اتفاقى بيافتد، همان پيامدى را داشت كه ديديم و ۴۵ دقيقه بازى عالى در برابر مكزيك به چنان دفاع و عقب نشينى و تغيير رويه اى در نيمه دوم منجر شد كه ناظران از ديدن آن به حيرت فرو رفتند.
كره يك نمونه خوب آسيايى براى تيم هايى است كه بخواهند كار كنند و بتوانند برنامه ريزى كنند. حسن كره اى ها كه ما متأسفانه از آن بى بهره نشان داده ايم برنامه ريزى بر اساس ميدان پيش رو است و نه اجرا و تكرار همان تدارك ها و تمرينات هميشگى. يك كادر فنى خوب نيز ضميمه كار آنها بوده، حال آن كه ما در اين زمينه هم لنگيده ايم. با اين اوصاف كره الگويى نشان مى دهد كه ما نمى توانيم به آن برسيم و اگر هم توان بالقوه آن را داشته باشيم، معمولاً خود چشم بر آن مى بنديم و اين جاى تأسف دارد.
Comment