I assume everyone can read Farsi in F+, if not please let me know and I will translate this. I humbly request everyone to take sometimes and read this article.
Recently, the whole controversy around the coaching issue of Mr. Daie and inclusion or exclusion of certain players has involved most of us in the F+. While Mr. Daie and TM is a big part of our football, but I think it is has occupied a disproportionate amount of our time and effort. I think it is time to take a step back and have a more comprehensive look at our football.
It is such an honor to have someone like Dr. Khabiri as an Iranian. Someone with such a deep and comprehensive yet mature approach to our football.
Great examples of club privatization, marketing in our football, even more fundamental problems than just the TV broadcasting rights.
Please note whenever there is a latin word in the sentence among farsi writing order of right or left in farsi gets mixed up. So you need to be a bit creative and figure it out. For example in the title after the world AFC is in the sentence the rest of it starts from the right again (be footballe Iran mosbat nist) starts again from the right.
Source is Irna.ir
دکتر خبيري: نگاه AFC به فوتبال ايران مثبت نيست
نمايندگان کنفدراسيون فوتبال آسيا (AFC) به زودي وارد تهران مي شوند تا آخرين ديدار خود را از امکانات فوتبال ايران انجام دهند.
کنفدراسيون فوتبال آسيا که درصدد نزديک شدن تيم هاي ملي و باشگاهي قاره کهن به سطح اول فوتبال جهان است، در اوايل فروردين ماه سال 86 (فوريه سال 2007 ميلادي) با ارسال نامه اي به تمام کشورهاي عضو به آنان هشدار داد که بايد تا سال 2009 ميلادي، باشگاههاي خود را حرفه اي کنند.
در اين نامه تاکيد شده است که مسابقه هاي فوتبال ليگ قهرمانان باشگاههاي آسيا از سال 2009 ميلادي، دستخوش تغييرات فراواني خواهد شد به طوريکه، تنها باشگاههاي حرفه اي حق شرکت در اين مسابقه ها را خواهند داشت.
در همين راستا، کميته اي متشکل از بازرسان فدراسيون بين المللي فوتبال (فيفا) و کنفدراسيون فوتبال آسيا در مقرر اين کنفدراسيون تشکيل شد تا آنان بر نحوه حرفه اي شدن باشگاههاي کشورهاي عضو نظارت کنند.
اعضاي اين کميته در حالي اوايل مهر ماه به تهران سفر خواهند کرد که در روزهاي اخير نگراني ها از سقوط فوتبال ايران به دسته دوم آسيا افزايش يافته است.
برطرف نشدن حق پخش تلويزيوني مسابقه ها، مشکلات ساختاري باشگاهها، آئين نامه ها و ... باعث شده است تا فوتبال ايران شانس حضور در فصل آينده ليگ قهرمانان آسيا را از دست بدهد.
در همين راستا،* خبرنگار ايرنا روز دوشنبه، گفت و گويي را با دکتر "مهدي خبيري" عضو کميته "آسيا ويژن" کنفدراسيون فوتبال آسيا انجام داد که در پي آمده است:*
** نگاه AFC به فوتبال ايران مثبت نيست
عضو کميته "آسيا ويژن" کنفدراسيون فوتبال آسيا گفت: دولتي بودن باشگاههاي ايراني باعث شده است تا اين کنفدراسيون نگاه مثبتي به فوتبال کشورمان نداشته باشد به طور حتم اين موضوع مشکلات فراواني را در آينده براي ما به دنبال خواهد داشت.
وي با بيان اينکه کنفدراسيون فوتبال آسيا هنوز تصميم نهايي خود را در مورد فوتبال ايران نگرفته است، افزود: شايد AFC به دليل جايگاه فوتبال ايران در قاره کهن، فرصت ديگري به کشورمان بدهد اما اين فرصت ها موقتي بوده و مسوولان فدراسيون فوتبال بايد فکري اساسي براي بدست آوردن معيارهاي اين کنفدراسيون انجام دهند.
** حق پخش تلويزيوني، تنها مشکل فوتبال ايران نيست
دکتر خبيري با بيان اينکه حق پخش تلويزيوني، تنها مشکل کنوني فوتبال ايران نيست، اظهار داشت: حق پخش تلويزيوني يکي از شاخصه هاي مهم AFC است به طوريکه در حال حاضر 35 تا 70 درصد درآمدهاي باشگاهها از اين طريق تامين مي شود اما فوتبال ايران بسياري از زير ساخت ها و معيارهاي اين کنفدراسيون را ندارد.
وي به تحقيق خود در خصوص حداقل هاي ليگ برتر فوتبال ايران با کنفدراسيون فوتبال آسيا اشاره کرد و گفت: AFC پس از بروز مشکلات فراواني که در برگزاري مسابقه هاي اين قاره به وجود آمد، تصميم گرفت تا معيارهايي را براي باشگاههاي شرکت کننده در ليگ قهرمانان آسيا در نظر بگيرد.
در همين زمينه، اين کنفدراسيون پس از بررسي هاي فراوان، حداقل معيارهاي اتحاديه فوتبال باشگاههاي اروپا (يوفا) براي سال 2003 ميلادي را براي باشگاههاي آسيايي در نظر گرفت.
کنفدراسيون فوتبال آسيا دستورالعملي را حاوي 10 شاخص اصلي و 67 زير شاخص براي باشگاههاي اين قاره تدوين و به کشورهاي عضو ارسال کرد تا آنها از سال 2009 ميلادي ملزم به رعايت اين شاخص ها باشند.
واقعيت اين است که فوتبال ايران در حالي بيش از 300 امتياز را بدست آورده است که هنوز بسياري از زير ساخت ها (ورزشگاه اختصاصي، زمين تمرين، مسائل حقوقي، آئين نامه ها و ...) را ندارد.
متاسفانه مديران باشگاهها در طول دو سال گذشته هشدارهاي کنفدراسيون فوتبال آسيا براي فراهم کردن شاخص هاي فوق را جدي نگرفتند به طوريکه سازمان ليگ، سه ماه قبل براي تهيه و ارسال گزارش هاي خود به AFC شديدا تحت فشار بود زيرا باشگاهها برنامه خاصي را در اين زمينه انجام نداده بودند.
** خطر ديگري در کمين فوتبال ايران است
مسوول کميته "آسيا ويژن" ايران با بيان اينکه خطر ديگري در کمين فوتبال کشورمان است،گفت: براساس معيارهاي AFC بايد از سال آينده ميلادي تراز مالي باشگاهها مثبت و تمامي شاخص هاي مالي آنها مشخص باشد.
وي با اشاره به اينکه، ديگر باشگاههاي حرفه اي نمي توانند وابسته به دولت باشند، افزود: در اساسنامه جديد فدراسيون فوتبال، تمامي درآمدهاي باشگاهها (حق پخش تلويزيوني، جذب اسپانسر، تبليغات، فروش وسايل و امکانات باشگاهها و ...) تعيين شده است اما در فوتبال ايران هيچيک از اين درآمدها به طور شفاف مشخص نيست.
دکتر خبيري با تاکيد بر اين نکته که کمک هاي مردمي معيار مشخصي براي تامين منابع مالي باشگاهها نيست، اظهار داشت: کنفدراسيون فوتبال آسيا سال آينده ميلادي از باشگاه پرسپوليس ايران نخواهد پذيرفت که شخصي مانند هدايتي، بخشي از منابع مالي اين باشگاه را تامين مي کند.
** AFC از دست ايران کلافه شده است
عضو کميته "آسيا ويژن" کنفدراسيون فوتبال آسيا گفت:* مشکلات فراوان فوتبال ايران، مسوولان اين کنفدراسيون را کلافه کرده اما سطح فني بالاي فوتبال کشورمان باعث شده است تا آنان با ما مدارا کنند.
وي خاطرنشان کرد: "فيفا" و AFC نيز در سالهاي اخير با ابرازهايي که در اختيار دارند (حذف تيم استقلال تهران از ليگ قهرمانان آسيا و تعليق فوتبال ايران)* هشدارهاي لازم را به ما دادند تا ما هر چه سريعتر، خود را به استانداردهاي "فيفا" نزديک کنيم. اميدوارم اين هشدارها مثمرثمر واقع شود تا در آينده شاهد بروز چنين مشکلاتي در فوتبال ايران نباشيم.
** بايد از کشورهاي منطقه الگوبرداري کرد
عضو کميته "آسيا ويژن" کنفدراسيون فوتبال آسيا، استفاده از تجارب ساير کشورها را در اين برهه حساس بسيار با اهميت خواند و گفت: بايد از تجربيات کشورهاي موفق بهره برد تا بتوان در مدت زمان کوتاهي به دستاوردهاي خوبي رسيد.
وي به نحوه حرفه اي شدن فوتبال کشورهاي امارات عربي متحده و عربستان سعودي اشاره کرد و افزود:* با اينکه سطح فوتبال اين کشورها پائين تر از ايران است اما مسوولان فدراسيون فوتبال اين کشورها توانسته اند با اجراي يک برنامه 5 ساله، فوتبال خود را حرفه اي کنند.
باشگاههاي اماراتي در سال اول اجراي اين برنامه ملزم به تامين 20 درصد از مخارج خود از طريق حق پخش تلويزيوني، اسپانسر، تبليغات و ... شدند که هر سال 20 درصد بر آن افزوده مي شد.
اين روند با نظارت دقيق مسوولان فدراسيون فوتبال امارات عربي متحده و جديت باشگاهها ادامه يافت به گونه اي که باشگاههاي اين کشور از امسال 100 درصد از مخارج خود را به کمک دولت تامين مي کنند.
** 100 تا 150 ميليون دلار ارزش ليگ فوتبال ايران
استاد دانشکده تربيت بدني و علوم ورزش گفت:* اگر ليگ برتر فوتبال ايران ضابطه مند و براساس مديريت حرفه اي اداره شود، 100 تا 150 ميليون دلار ارزش خواهد داشت.
وي به مشکلات عديده حمايت کنندگان مالي (اسپانسرها) با باشگاهها اشاره کرد و افزود:* نبود قراردادهاي حرفه اي موجب بروز بسياري مشکلات براي اسپانسرها شده است به طوريکه هيچيک از آنها از نحوه همکاري خود با باشگاهها راضي نيستند.
دکتر خبيري تصريح کرد: در حال حاضر قرارداد اسپانسرها با باشگاههاي ايراني بيش از پنج صفحه نيست اما در قراردادهاي AFC تمامي نکات درج و حداقل 80 صفحه است.
وي با بيان اينکه در صورت برگزاري منسجم ليگ برتر، اسپانسرهاي زيادي خواهان سرمايه گذاري در اين رقابتها هستند، گفت*: در سال 83، يک سرمايه گذار خارجي حاضر به سرمايه گذاري 20 ميليون دلاري در ليگ برتر شد اما نبود ضوابط حرفه اي مانع از امضاي اين قرارداد شد.
عضو کميته "آسيا ويژن" کنفدراسيون فوتبال آسيا به طرح جالب باشگاه "ماشين را" کشور نپال براي جذب اسپانسر اشاره کرد و اظهار داشت:* اين باشگاه در سال 2006 به ليگ دسته اول اين کشور صعود کرد و توانست در يک بازاريابي خوب، بخشي از هزينه هاي خود را از طريق يک شرکت آمريکايي* تامين کند.
اين باشگاه همچنين با امضاي قراردادي، لوازم ورزشي دسته دوم باشگاه استون ويلا انگليس را خريداري کرد و با تبليغات کافي توانست هزينه هاي خود را بدست آورد.
باشگاه "ماشين را" تنها يک سال بعد از فعاليت خود در ليگ دسته اول باشگاههاي نپال موفق به انعقاد قراردادي با شرکت آديداس شد تا گام مهمي را براي تامين منابع مالي خود بردارد.
** ورزش ايران قطب نما ندارد
دکتر خبيري افزود:* متاسفانه ورزش ايران هيچ چشم انداز و برنامه مدوني را براي پيشرفت خود در دنياي حرفه اي ورزش جهان ندارد.
وي ادامه داد:* برنامه مانند قطب نمايي است که نحوه رسيدن به اهداف هر بخش را نشان مي دهد اما ورزش ايران فاقد برنامه هاي بلندمدت است.
دکتر خبيري با بيان اينکه تلاش هاي فراواني در طول 30 سال گذشته براي توسعه ورزش کشور انجام شده است، افزود: واقعيت اين است که بناي ورزش ايران از ابتدا کج گذاشته شده است.
زماني که کاروان ورزشي ايران با تبليغات فراوان عازم بازيهاي المپيک 1976 مونترال کانادا شد، همگان در انتظار درخشش ورزشکاران کشورمان در اين بازيها بودند اما تنها يک مدال نقره و يک برنز تنها دستاورد آنان از اين بازيها بود.
پس از آن، تحقيقات و بررسي هاي فراواني در مورد علل اين ناکامي صورت گرفت که در نهايت نبود زير ساخت هاي حرفه اي، برنامه ريزي مدون، سوء مديريت و ... از علت هاي اصلي اين شکست اعلام شد به گونه اي که سازمان ورزش منحل و تحت پوشش وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت.
بعد از انقلاب شکوهمند اسلامي، سازمان تربيت بدني براساس همان نگرش و ساختار غلط گذشته تشکيل شد که اين امر تلاش هاي مسوولان را در اين سالها کم رنگ کرده است.
** چند متولي براي آموزش
استاد دانشکده تربيت بدني و علوم ورزش، تربيت نيروهاي انساني متخصص را يکي از شاخصه هاي مهم توسعه ورزش در هر کشوري اعلام کرد و گفت: متاسفانه آموزش در ايران چند متولي دارد که به طور موازي اين کار را انجام مي دهند.
وي با اشاره به اينکه در حال حاضر سازمان تربيت بدني، فدراسيونهاي ورزشي، آکادمي ملي المپيک، دانشکده تربيت بدني و آکادمي هاي فدراسيونها به طور جداگانه مشغول تربيت نيروها هستند، افزود: در کشورهاي پيشرفته، تربيت نيروهاي متخصص برعهده يک سازمان خاص است تا نيروها به صورت يکپارچه مورد آموزش قرار گيرند.
دکتر خبيري گفت: در ايران نيز بايد يک متولي خاص، مسووليت تربيت نيروهاي انساني را برعهده بگيرد تا بتوان به صورت علمي و تخصصي، نيروهاي مستعد را تحت پوشش قرار داد.
Recently, the whole controversy around the coaching issue of Mr. Daie and inclusion or exclusion of certain players has involved most of us in the F+. While Mr. Daie and TM is a big part of our football, but I think it is has occupied a disproportionate amount of our time and effort. I think it is time to take a step back and have a more comprehensive look at our football.
It is such an honor to have someone like Dr. Khabiri as an Iranian. Someone with such a deep and comprehensive yet mature approach to our football.
Great examples of club privatization, marketing in our football, even more fundamental problems than just the TV broadcasting rights.
Please note whenever there is a latin word in the sentence among farsi writing order of right or left in farsi gets mixed up. So you need to be a bit creative and figure it out. For example in the title after the world AFC is in the sentence the rest of it starts from the right again (be footballe Iran mosbat nist) starts again from the right.
Source is Irna.ir
دکتر خبيري: نگاه AFC به فوتبال ايران مثبت نيست
نمايندگان کنفدراسيون فوتبال آسيا (AFC) به زودي وارد تهران مي شوند تا آخرين ديدار خود را از امکانات فوتبال ايران انجام دهند.
کنفدراسيون فوتبال آسيا که درصدد نزديک شدن تيم هاي ملي و باشگاهي قاره کهن به سطح اول فوتبال جهان است، در اوايل فروردين ماه سال 86 (فوريه سال 2007 ميلادي) با ارسال نامه اي به تمام کشورهاي عضو به آنان هشدار داد که بايد تا سال 2009 ميلادي، باشگاههاي خود را حرفه اي کنند.
در اين نامه تاکيد شده است که مسابقه هاي فوتبال ليگ قهرمانان باشگاههاي آسيا از سال 2009 ميلادي، دستخوش تغييرات فراواني خواهد شد به طوريکه، تنها باشگاههاي حرفه اي حق شرکت در اين مسابقه ها را خواهند داشت.
در همين راستا، کميته اي متشکل از بازرسان فدراسيون بين المللي فوتبال (فيفا) و کنفدراسيون فوتبال آسيا در مقرر اين کنفدراسيون تشکيل شد تا آنان بر نحوه حرفه اي شدن باشگاههاي کشورهاي عضو نظارت کنند.
اعضاي اين کميته در حالي اوايل مهر ماه به تهران سفر خواهند کرد که در روزهاي اخير نگراني ها از سقوط فوتبال ايران به دسته دوم آسيا افزايش يافته است.
برطرف نشدن حق پخش تلويزيوني مسابقه ها، مشکلات ساختاري باشگاهها، آئين نامه ها و ... باعث شده است تا فوتبال ايران شانس حضور در فصل آينده ليگ قهرمانان آسيا را از دست بدهد.
در همين راستا،* خبرنگار ايرنا روز دوشنبه، گفت و گويي را با دکتر "مهدي خبيري" عضو کميته "آسيا ويژن" کنفدراسيون فوتبال آسيا انجام داد که در پي آمده است:*
** نگاه AFC به فوتبال ايران مثبت نيست
عضو کميته "آسيا ويژن" کنفدراسيون فوتبال آسيا گفت: دولتي بودن باشگاههاي ايراني باعث شده است تا اين کنفدراسيون نگاه مثبتي به فوتبال کشورمان نداشته باشد به طور حتم اين موضوع مشکلات فراواني را در آينده براي ما به دنبال خواهد داشت.
وي با بيان اينکه کنفدراسيون فوتبال آسيا هنوز تصميم نهايي خود را در مورد فوتبال ايران نگرفته است، افزود: شايد AFC به دليل جايگاه فوتبال ايران در قاره کهن، فرصت ديگري به کشورمان بدهد اما اين فرصت ها موقتي بوده و مسوولان فدراسيون فوتبال بايد فکري اساسي براي بدست آوردن معيارهاي اين کنفدراسيون انجام دهند.
** حق پخش تلويزيوني، تنها مشکل فوتبال ايران نيست
دکتر خبيري با بيان اينکه حق پخش تلويزيوني، تنها مشکل کنوني فوتبال ايران نيست، اظهار داشت: حق پخش تلويزيوني يکي از شاخصه هاي مهم AFC است به طوريکه در حال حاضر 35 تا 70 درصد درآمدهاي باشگاهها از اين طريق تامين مي شود اما فوتبال ايران بسياري از زير ساخت ها و معيارهاي اين کنفدراسيون را ندارد.
وي به تحقيق خود در خصوص حداقل هاي ليگ برتر فوتبال ايران با کنفدراسيون فوتبال آسيا اشاره کرد و گفت: AFC پس از بروز مشکلات فراواني که در برگزاري مسابقه هاي اين قاره به وجود آمد، تصميم گرفت تا معيارهايي را براي باشگاههاي شرکت کننده در ليگ قهرمانان آسيا در نظر بگيرد.
در همين زمينه، اين کنفدراسيون پس از بررسي هاي فراوان، حداقل معيارهاي اتحاديه فوتبال باشگاههاي اروپا (يوفا) براي سال 2003 ميلادي را براي باشگاههاي آسيايي در نظر گرفت.
کنفدراسيون فوتبال آسيا دستورالعملي را حاوي 10 شاخص اصلي و 67 زير شاخص براي باشگاههاي اين قاره تدوين و به کشورهاي عضو ارسال کرد تا آنها از سال 2009 ميلادي ملزم به رعايت اين شاخص ها باشند.
واقعيت اين است که فوتبال ايران در حالي بيش از 300 امتياز را بدست آورده است که هنوز بسياري از زير ساخت ها (ورزشگاه اختصاصي، زمين تمرين، مسائل حقوقي، آئين نامه ها و ...) را ندارد.
متاسفانه مديران باشگاهها در طول دو سال گذشته هشدارهاي کنفدراسيون فوتبال آسيا براي فراهم کردن شاخص هاي فوق را جدي نگرفتند به طوريکه سازمان ليگ، سه ماه قبل براي تهيه و ارسال گزارش هاي خود به AFC شديدا تحت فشار بود زيرا باشگاهها برنامه خاصي را در اين زمينه انجام نداده بودند.
** خطر ديگري در کمين فوتبال ايران است
مسوول کميته "آسيا ويژن" ايران با بيان اينکه خطر ديگري در کمين فوتبال کشورمان است،گفت: براساس معيارهاي AFC بايد از سال آينده ميلادي تراز مالي باشگاهها مثبت و تمامي شاخص هاي مالي آنها مشخص باشد.
وي با اشاره به اينکه، ديگر باشگاههاي حرفه اي نمي توانند وابسته به دولت باشند، افزود: در اساسنامه جديد فدراسيون فوتبال، تمامي درآمدهاي باشگاهها (حق پخش تلويزيوني، جذب اسپانسر، تبليغات، فروش وسايل و امکانات باشگاهها و ...) تعيين شده است اما در فوتبال ايران هيچيک از اين درآمدها به طور شفاف مشخص نيست.
دکتر خبيري با تاکيد بر اين نکته که کمک هاي مردمي معيار مشخصي براي تامين منابع مالي باشگاهها نيست، اظهار داشت: کنفدراسيون فوتبال آسيا سال آينده ميلادي از باشگاه پرسپوليس ايران نخواهد پذيرفت که شخصي مانند هدايتي، بخشي از منابع مالي اين باشگاه را تامين مي کند.
** AFC از دست ايران کلافه شده است
عضو کميته "آسيا ويژن" کنفدراسيون فوتبال آسيا گفت:* مشکلات فراوان فوتبال ايران، مسوولان اين کنفدراسيون را کلافه کرده اما سطح فني بالاي فوتبال کشورمان باعث شده است تا آنان با ما مدارا کنند.
وي خاطرنشان کرد: "فيفا" و AFC نيز در سالهاي اخير با ابرازهايي که در اختيار دارند (حذف تيم استقلال تهران از ليگ قهرمانان آسيا و تعليق فوتبال ايران)* هشدارهاي لازم را به ما دادند تا ما هر چه سريعتر، خود را به استانداردهاي "فيفا" نزديک کنيم. اميدوارم اين هشدارها مثمرثمر واقع شود تا در آينده شاهد بروز چنين مشکلاتي در فوتبال ايران نباشيم.
** بايد از کشورهاي منطقه الگوبرداري کرد
عضو کميته "آسيا ويژن" کنفدراسيون فوتبال آسيا، استفاده از تجارب ساير کشورها را در اين برهه حساس بسيار با اهميت خواند و گفت: بايد از تجربيات کشورهاي موفق بهره برد تا بتوان در مدت زمان کوتاهي به دستاوردهاي خوبي رسيد.
وي به نحوه حرفه اي شدن فوتبال کشورهاي امارات عربي متحده و عربستان سعودي اشاره کرد و افزود:* با اينکه سطح فوتبال اين کشورها پائين تر از ايران است اما مسوولان فدراسيون فوتبال اين کشورها توانسته اند با اجراي يک برنامه 5 ساله، فوتبال خود را حرفه اي کنند.
باشگاههاي اماراتي در سال اول اجراي اين برنامه ملزم به تامين 20 درصد از مخارج خود از طريق حق پخش تلويزيوني، اسپانسر، تبليغات و ... شدند که هر سال 20 درصد بر آن افزوده مي شد.
اين روند با نظارت دقيق مسوولان فدراسيون فوتبال امارات عربي متحده و جديت باشگاهها ادامه يافت به گونه اي که باشگاههاي اين کشور از امسال 100 درصد از مخارج خود را به کمک دولت تامين مي کنند.
** 100 تا 150 ميليون دلار ارزش ليگ فوتبال ايران
استاد دانشکده تربيت بدني و علوم ورزش گفت:* اگر ليگ برتر فوتبال ايران ضابطه مند و براساس مديريت حرفه اي اداره شود، 100 تا 150 ميليون دلار ارزش خواهد داشت.
وي به مشکلات عديده حمايت کنندگان مالي (اسپانسرها) با باشگاهها اشاره کرد و افزود:* نبود قراردادهاي حرفه اي موجب بروز بسياري مشکلات براي اسپانسرها شده است به طوريکه هيچيک از آنها از نحوه همکاري خود با باشگاهها راضي نيستند.
دکتر خبيري تصريح کرد: در حال حاضر قرارداد اسپانسرها با باشگاههاي ايراني بيش از پنج صفحه نيست اما در قراردادهاي AFC تمامي نکات درج و حداقل 80 صفحه است.
وي با بيان اينکه در صورت برگزاري منسجم ليگ برتر، اسپانسرهاي زيادي خواهان سرمايه گذاري در اين رقابتها هستند، گفت*: در سال 83، يک سرمايه گذار خارجي حاضر به سرمايه گذاري 20 ميليون دلاري در ليگ برتر شد اما نبود ضوابط حرفه اي مانع از امضاي اين قرارداد شد.
عضو کميته "آسيا ويژن" کنفدراسيون فوتبال آسيا به طرح جالب باشگاه "ماشين را" کشور نپال براي جذب اسپانسر اشاره کرد و اظهار داشت:* اين باشگاه در سال 2006 به ليگ دسته اول اين کشور صعود کرد و توانست در يک بازاريابي خوب، بخشي از هزينه هاي خود را از طريق يک شرکت آمريکايي* تامين کند.
اين باشگاه همچنين با امضاي قراردادي، لوازم ورزشي دسته دوم باشگاه استون ويلا انگليس را خريداري کرد و با تبليغات کافي توانست هزينه هاي خود را بدست آورد.
باشگاه "ماشين را" تنها يک سال بعد از فعاليت خود در ليگ دسته اول باشگاههاي نپال موفق به انعقاد قراردادي با شرکت آديداس شد تا گام مهمي را براي تامين منابع مالي خود بردارد.
** ورزش ايران قطب نما ندارد
دکتر خبيري افزود:* متاسفانه ورزش ايران هيچ چشم انداز و برنامه مدوني را براي پيشرفت خود در دنياي حرفه اي ورزش جهان ندارد.
وي ادامه داد:* برنامه مانند قطب نمايي است که نحوه رسيدن به اهداف هر بخش را نشان مي دهد اما ورزش ايران فاقد برنامه هاي بلندمدت است.
دکتر خبيري با بيان اينکه تلاش هاي فراواني در طول 30 سال گذشته براي توسعه ورزش کشور انجام شده است، افزود: واقعيت اين است که بناي ورزش ايران از ابتدا کج گذاشته شده است.
زماني که کاروان ورزشي ايران با تبليغات فراوان عازم بازيهاي المپيک 1976 مونترال کانادا شد، همگان در انتظار درخشش ورزشکاران کشورمان در اين بازيها بودند اما تنها يک مدال نقره و يک برنز تنها دستاورد آنان از اين بازيها بود.
پس از آن، تحقيقات و بررسي هاي فراواني در مورد علل اين ناکامي صورت گرفت که در نهايت نبود زير ساخت هاي حرفه اي، برنامه ريزي مدون، سوء مديريت و ... از علت هاي اصلي اين شکست اعلام شد به گونه اي که سازمان ورزش منحل و تحت پوشش وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت.
بعد از انقلاب شکوهمند اسلامي، سازمان تربيت بدني براساس همان نگرش و ساختار غلط گذشته تشکيل شد که اين امر تلاش هاي مسوولان را در اين سالها کم رنگ کرده است.
** چند متولي براي آموزش
استاد دانشکده تربيت بدني و علوم ورزش، تربيت نيروهاي انساني متخصص را يکي از شاخصه هاي مهم توسعه ورزش در هر کشوري اعلام کرد و گفت: متاسفانه آموزش در ايران چند متولي دارد که به طور موازي اين کار را انجام مي دهند.
وي با اشاره به اينکه در حال حاضر سازمان تربيت بدني، فدراسيونهاي ورزشي، آکادمي ملي المپيک، دانشکده تربيت بدني و آکادمي هاي فدراسيونها به طور جداگانه مشغول تربيت نيروها هستند، افزود: در کشورهاي پيشرفته، تربيت نيروهاي متخصص برعهده يک سازمان خاص است تا نيروها به صورت يکپارچه مورد آموزش قرار گيرند.
دکتر خبيري گفت: در ايران نيز بايد يک متولي خاص، مسووليت تربيت نيروهاي انساني را برعهده بگيرد تا بتوان به صورت علمي و تخصصي، نيروهاي مستعد را تحت پوشش قرار داد.
Comment