This is Moharrami's recollection of the 1368 derby. There were rumors that him and Shahrokh Bayani had made a bet about the result for a large amount of money. In the end Persepolis won 1-0. There was a picture that I have been unable to find from after the game where a PP player (I believe Rahim Yousefi) is holding his face and Bayani is approaching him in anger and it looks like he has just slapped him. Moharrami is trying to restrain Bayani from behind. For some reason a picture of the Mona lisa was also included in the photo.
شب قبل از یک دربی من در خانه شاهرخ بیانی مهمان او بودم، فردا در زمین چون هافبک راست بود و من هم در سمت چپ تیمم بازی می*کردم، ما با عِرق و تعصب زیادی برای تیممان بازی می*کردیم، شاهرخ به من گفت تو دیشب در خانه من ماهی سفید خوردی چرا من را می*زنی؟ به او گفتم دیشب مهمان تو بودم و امروز بازی است. اگر می*خواهی کتک نخوری برو آن سمت زمین! البته این یک شوخی بود اما می*خواهم بگویم ما در آن زمان بدون هیچ ملاحظه*ای برای تیم بازی می*کردیم. هر بازیکن برای کل تیم و برای 10نفر دیگر بازی می*کرد. بازی هم که تمام می*شد ممکن بود با هم به رستوران برویم و شام بخوریم یا اینکه به خانه هم می*رفتیم و رفت و آمد خانوادگی داشتیم.
شب قبل از یک دربی من در خانه شاهرخ بیانی مهمان او بودم، فردا در زمین چون هافبک راست بود و من هم در سمت چپ تیمم بازی می*کردم، ما با عِرق و تعصب زیادی برای تیممان بازی می*کردیم، شاهرخ به من گفت تو دیشب در خانه من ماهی سفید خوردی چرا من را می*زنی؟ به او گفتم دیشب مهمان تو بودم و امروز بازی است. اگر می*خواهی کتک نخوری برو آن سمت زمین! البته این یک شوخی بود اما می*خواهم بگویم ما در آن زمان بدون هیچ ملاحظه*ای برای تیم بازی می*کردیم. هر بازیکن برای کل تیم و برای 10نفر دیگر بازی می*کرد. بازی هم که تمام می*شد ممکن بود با هم به رستوران برویم و شام بخوریم یا اینکه به خانه هم می*رفتیم و رفت و آمد خانوادگی داشتیم.
Comment