ده قدم تا پنجمین کاپ لیگ برتر
هر آنچه عامل موفقیت سپاهان بود...
بی راه و مایه تعجب نیست که بشنویم سپاهان در هر سال جامی گرفته است. از سال 1380 و با آغاز لیگ برتر، نماینده اصفهان در لیگ برتر و جام حذفی، یا قهرمان بوده یا در قامت قهرمان تیمش را روانه میدان کرده است. پنج مقام اولی در لیگ برتر ایران، نایب قهرمان لیگ قهرمانان آسیا را در ایران هم بدل به تیمی بی رقیب کرده است. شاید سپاهان هم مثل هر تیم دیگری از مسائل غیر فوتبالی نظیر اشتباهات داوری سود یا زیان دیده باشد، اما به طور کل زیر سوال بردن قهرمانی یک مجموعه که حاصل برنامه ریزی دقیق و یک ساله است، نوعی بی انصافی و شاید ریشه در حسادت ها داشته باشد. حال این مجموعه ممکن است سپاهان باشد، یا فولاد خوزستان یا استقلال و پرسپولیس و تراکتورسازی. آنچه در این نوشته به طور اجمالی بررسی می شود، پارامترهای فنی است که سپاهان با رعایت آنها و در کمال ناباوری و بسیار آرام راه قهرمانی را پیمود و در چهارمین هفته ای که به صدر جدول رسید قهرمان شد.
1- خریدهای کاملا موفق؛ غرق نشدن در منجلاب نقل و انتقالات
عبداله کرمی، لوسیانو پریرا مندز، محمدرضا خلعتبری، رسول نویدکیا و وریا غفوری. کرانچار لیستش را کاملا بر حسب نیاز و به دور از هیاهوی نقل و انتقالات تهیه کرد. بازیکنانی کاملا موثر که تمامی آنها در لیگ برتر گلزنی کردند و در بازی های این فصل سپاهان مهره ثابت ترکیب تیمشان بودند. سپاهان برگ برنده اول را از رقبا گرفت؛ نقل و انتقالات.
2- اخبار باشگاه فقط از سایت باشگاه
سیاستی خاص که مسئولان سپاهان آن را در پیش گرفتند و با طفره رفتن از مصاحبه و اظهار در نظر در مورد مسائل مختلف با روزنامه ها و نشریات گوناگون عملا راه حواشی و ورودشان را به تیم بستند. سیاست سپاهانی ها جواب داد و آنها بدون هیچ دردسری برنامه هایشان را یکی پس از دیگری اجرا کردند.
3- مارتین مجیستر
بدنساز برجسته و کاملا شناخته شده باشگاه بارسلونای اسپانیا. تمرینات حیرت آور و نوینش در طول مدت آماده سازی سپاهان، زبانزد اهالی فوتبال و حتی هواداران بود. مجیستر در همان مدت کوتاه حضورش در سپاهان اثر خود را کاملا بر پیکره تیمی سپاهان گذاشت. تیمی که یارای مسابقه دادن و پیروز شدن در هر شرایطی را داشت. از سرمای تبریز و مشهد تا هوای گرم خوزستان. مجیستر طوری سپاهان را بدنسازی کرد که هیچ بازیکنی از سپاهان نه رباط صلیبی اش پاره شد و نه مینیسکش. هیچ مصدومیت طولانی مدتی هم این فصل در سپاهان رخ نداد، و این یعنی علم بدنسازی فوتبال.
4- فنرباغچه، خاص ترین حریف تدارکاتی
تا کنون سابقه نداشته است که تیمی ایرانی توسط یک تیم حاضر در لیگ قهرمانان اروپا به بازی تدارکاتی دعوت شود. آن هم با ترکیب اصلی. سپاهان اما سال گذشته با دعوت فنرباغچه ترکیه به منظور بازی تدارکاتی به این کشور سفر کرد. این بازی شاید نقش پررنگی در آماده سازی تیم قهرمان لیگ داشت.
5- استعفای با کلاس آقای جنتلمن
کرانچار در نیم فصل اول و قبل از بازی مقابل پدیده، به علت آنچه که آن را عدم امکان همکاری می خواند از سمتش استعفا کرد. استعفایی که با پذیرش آن و برگزاری مراسمی باشکوه در باشگاه فولاد مبارکه، اعلامی بر قطع همکاری این کروات خوش پوش و مودب فوتبال ایران با سپاهان بود. در حالی که سرمربیان وطنی برای یک بازی بیشتر نشستن روی یک نیمکت و در کانون رسانه ها بودن حاضرند تیم مطبوعشان را در مرکز حواشی قرار دهند، کرانچار بدون هیج حاشیه ای به کار خود در تیمش پایان داد. آرامش به قدری بر فضای تیم و هیئت مدیره حاکم بود که سپاهان اولین بازی اش را بعد از کرانچار در ورزشگاه مملو از جمعیت ثامن الائمه مشهد برد و به راه خود ادامه داد.
6- انتخاب سرمربی تیم قهرمان؛ برادر ناتنی به جای زلاتکو
شبیه ترین فرد ممکن از لحاظ فنی و اخلاقی به کرانچار به عنوان سرمربی جایگزین انتخاب شد. حسین فرکی. هوشمندی هیئت مدیره سپاهان در این انتخاب ستودنی بود. فرکی گزینه ای که از تیم قهرمان آمده بود و با فضای کورسی برای کسب جام آشنایی داشت. کار با کروات ها در ادوار گذشته تیم ملی، ادبیات و فنون کاری را برای کار کردن در سپاهان کرانچار به وی آموخته بود و از طرفی متانت و خونسری وی و تشابهش با کرانچار، بازیکنان را دچار سر در گمی نمی کرد. فرکی سرمربی سپاهان شد.
7- ترکیب انگیزه و تجربه
بازی دادن به بازیکنانی نظیر شریفی، قائدی فر، علی و امیرحسین کریمی در کنار بزرگان باتجربه ای چون عقیلی و نویدکیا و احمدی و گردان و پریرا موجب ترکیب موزون جوان تر ها و با تجربه ها در ترکیب سپاهان شده بود. ترکیبی که نه از حیث تجربه کم می آورد و نه از بابت نفس. سپاهان در هر شرایط آب و هوایی موفق و پیروز بود. از سرمای تبریز گرفته تا گرمای اهواز و هوای خشک و سوزناک مشهد.
8- فوزیل موسایف
بدون هیچ شک و شبهه ای بهترین بازیکن نیم فصل دوم لیگ برتر است. اولین ازبکستانی تاریخ سپاهان، کاملا خلا دو ساله هافبک دفاعی را در سپاهان برطرف کرد. موسایف جوانی جنگنده و پرقدرت در ترکیب سپاهان بود که هر چند به دلیل پستش خیلی نتوانست گل بزند یا در صفحه اول روزنامه ها باشد، اما با پیوستنش به سپاهان در نیم فصل، ورق را کاملا برگرداند.
9- MLM
مهدی، لوسیانو، محمدرضا. مرگبارترین مثلث هجومی لیگ که علاوه بر گلزنی، در دادن پاس گل هم تبحری فوق العاده داشتند. این مثلث روی هم 32 گل از 46 گل سپاهان را زدند که معادل هفتاد درصد گلها می شود و این رکوردی فوق العاده است. احتمالا در لیگ آینده قهرمانان آسیا، سپاهان از بهترین خطوط هجئمی لیگ باشد.
10- کاپیتان محرم
آمد، قهرمان شد و لیگ را تمام کرد. حضور چند هفته ای او آنقر موثر بود که سپاهان هر تیمی را که اراده کرد شکست داد. هجده امتیاز از شش بازی، سپاهان را قله نشین لیگ کرد. بدون اغراق محرم ستون محکم ترکیب سپاهان و باهوش ترین بازیکن ایرانی است. حالا محرم تنها سلطان و ژنرال و امپراطور ایران است. کاپیتانی که پنج بار جام قهرمانی لیگ و چهار بار جام قهرمانی حذفی را بالا برده است.
هر آنچه عامل موفقیت سپاهان بود...
بی راه و مایه تعجب نیست که بشنویم سپاهان در هر سال جامی گرفته است. از سال 1380 و با آغاز لیگ برتر، نماینده اصفهان در لیگ برتر و جام حذفی، یا قهرمان بوده یا در قامت قهرمان تیمش را روانه میدان کرده است. پنج مقام اولی در لیگ برتر ایران، نایب قهرمان لیگ قهرمانان آسیا را در ایران هم بدل به تیمی بی رقیب کرده است. شاید سپاهان هم مثل هر تیم دیگری از مسائل غیر فوتبالی نظیر اشتباهات داوری سود یا زیان دیده باشد، اما به طور کل زیر سوال بردن قهرمانی یک مجموعه که حاصل برنامه ریزی دقیق و یک ساله است، نوعی بی انصافی و شاید ریشه در حسادت ها داشته باشد. حال این مجموعه ممکن است سپاهان باشد، یا فولاد خوزستان یا استقلال و پرسپولیس و تراکتورسازی. آنچه در این نوشته به طور اجمالی بررسی می شود، پارامترهای فنی است که سپاهان با رعایت آنها و در کمال ناباوری و بسیار آرام راه قهرمانی را پیمود و در چهارمین هفته ای که به صدر جدول رسید قهرمان شد.
1- خریدهای کاملا موفق؛ غرق نشدن در منجلاب نقل و انتقالات
عبداله کرمی، لوسیانو پریرا مندز، محمدرضا خلعتبری، رسول نویدکیا و وریا غفوری. کرانچار لیستش را کاملا بر حسب نیاز و به دور از هیاهوی نقل و انتقالات تهیه کرد. بازیکنانی کاملا موثر که تمامی آنها در لیگ برتر گلزنی کردند و در بازی های این فصل سپاهان مهره ثابت ترکیب تیمشان بودند. سپاهان برگ برنده اول را از رقبا گرفت؛ نقل و انتقالات.
2- اخبار باشگاه فقط از سایت باشگاه
سیاستی خاص که مسئولان سپاهان آن را در پیش گرفتند و با طفره رفتن از مصاحبه و اظهار در نظر در مورد مسائل مختلف با روزنامه ها و نشریات گوناگون عملا راه حواشی و ورودشان را به تیم بستند. سیاست سپاهانی ها جواب داد و آنها بدون هیچ دردسری برنامه هایشان را یکی پس از دیگری اجرا کردند.
3- مارتین مجیستر
بدنساز برجسته و کاملا شناخته شده باشگاه بارسلونای اسپانیا. تمرینات حیرت آور و نوینش در طول مدت آماده سازی سپاهان، زبانزد اهالی فوتبال و حتی هواداران بود. مجیستر در همان مدت کوتاه حضورش در سپاهان اثر خود را کاملا بر پیکره تیمی سپاهان گذاشت. تیمی که یارای مسابقه دادن و پیروز شدن در هر شرایطی را داشت. از سرمای تبریز و مشهد تا هوای گرم خوزستان. مجیستر طوری سپاهان را بدنسازی کرد که هیچ بازیکنی از سپاهان نه رباط صلیبی اش پاره شد و نه مینیسکش. هیچ مصدومیت طولانی مدتی هم این فصل در سپاهان رخ نداد، و این یعنی علم بدنسازی فوتبال.
4- فنرباغچه، خاص ترین حریف تدارکاتی
تا کنون سابقه نداشته است که تیمی ایرانی توسط یک تیم حاضر در لیگ قهرمانان اروپا به بازی تدارکاتی دعوت شود. آن هم با ترکیب اصلی. سپاهان اما سال گذشته با دعوت فنرباغچه ترکیه به منظور بازی تدارکاتی به این کشور سفر کرد. این بازی شاید نقش پررنگی در آماده سازی تیم قهرمان لیگ داشت.
5- استعفای با کلاس آقای جنتلمن
کرانچار در نیم فصل اول و قبل از بازی مقابل پدیده، به علت آنچه که آن را عدم امکان همکاری می خواند از سمتش استعفا کرد. استعفایی که با پذیرش آن و برگزاری مراسمی باشکوه در باشگاه فولاد مبارکه، اعلامی بر قطع همکاری این کروات خوش پوش و مودب فوتبال ایران با سپاهان بود. در حالی که سرمربیان وطنی برای یک بازی بیشتر نشستن روی یک نیمکت و در کانون رسانه ها بودن حاضرند تیم مطبوعشان را در مرکز حواشی قرار دهند، کرانچار بدون هیج حاشیه ای به کار خود در تیمش پایان داد. آرامش به قدری بر فضای تیم و هیئت مدیره حاکم بود که سپاهان اولین بازی اش را بعد از کرانچار در ورزشگاه مملو از جمعیت ثامن الائمه مشهد برد و به راه خود ادامه داد.
6- انتخاب سرمربی تیم قهرمان؛ برادر ناتنی به جای زلاتکو
شبیه ترین فرد ممکن از لحاظ فنی و اخلاقی به کرانچار به عنوان سرمربی جایگزین انتخاب شد. حسین فرکی. هوشمندی هیئت مدیره سپاهان در این انتخاب ستودنی بود. فرکی گزینه ای که از تیم قهرمان آمده بود و با فضای کورسی برای کسب جام آشنایی داشت. کار با کروات ها در ادوار گذشته تیم ملی، ادبیات و فنون کاری را برای کار کردن در سپاهان کرانچار به وی آموخته بود و از طرفی متانت و خونسری وی و تشابهش با کرانچار، بازیکنان را دچار سر در گمی نمی کرد. فرکی سرمربی سپاهان شد.
7- ترکیب انگیزه و تجربه
بازی دادن به بازیکنانی نظیر شریفی، قائدی فر، علی و امیرحسین کریمی در کنار بزرگان باتجربه ای چون عقیلی و نویدکیا و احمدی و گردان و پریرا موجب ترکیب موزون جوان تر ها و با تجربه ها در ترکیب سپاهان شده بود. ترکیبی که نه از حیث تجربه کم می آورد و نه از بابت نفس. سپاهان در هر شرایط آب و هوایی موفق و پیروز بود. از سرمای تبریز گرفته تا گرمای اهواز و هوای خشک و سوزناک مشهد.
8- فوزیل موسایف
بدون هیچ شک و شبهه ای بهترین بازیکن نیم فصل دوم لیگ برتر است. اولین ازبکستانی تاریخ سپاهان، کاملا خلا دو ساله هافبک دفاعی را در سپاهان برطرف کرد. موسایف جوانی جنگنده و پرقدرت در ترکیب سپاهان بود که هر چند به دلیل پستش خیلی نتوانست گل بزند یا در صفحه اول روزنامه ها باشد، اما با پیوستنش به سپاهان در نیم فصل، ورق را کاملا برگرداند.
9- MLM
مهدی، لوسیانو، محمدرضا. مرگبارترین مثلث هجومی لیگ که علاوه بر گلزنی، در دادن پاس گل هم تبحری فوق العاده داشتند. این مثلث روی هم 32 گل از 46 گل سپاهان را زدند که معادل هفتاد درصد گلها می شود و این رکوردی فوق العاده است. احتمالا در لیگ آینده قهرمانان آسیا، سپاهان از بهترین خطوط هجئمی لیگ باشد.
10- کاپیتان محرم
آمد، قهرمان شد و لیگ را تمام کرد. حضور چند هفته ای او آنقر موثر بود که سپاهان هر تیمی را که اراده کرد شکست داد. هجده امتیاز از شش بازی، سپاهان را قله نشین لیگ کرد. بدون اغراق محرم ستون محکم ترکیب سپاهان و باهوش ترین بازیکن ایرانی است. حالا محرم تنها سلطان و ژنرال و امپراطور ایران است. کاپیتانی که پنج بار جام قهرمانی لیگ و چهار بار جام قهرمانی حذفی را بالا برده است.
besides the chocolate, hala havas kardam..
Comment