Announcement

Collapse
No announcement yet.

Will Iran's Football prosper under the Islamic Republic?

Collapse
X
 
  • Filter
  • Time
  • Show
Clear All
new posts

    Another terrible youth tournament for us. Another notch in the belt. Another feather in the cap.

    Again, I get the point that success can be had IN SPITE of a government. Look at African teams or even Iraq's (overage) youth teams - you can have great success despite shitty governments who shouldn't be managing a lemonade stand.

    With Iran's huge and athletic population, I just don't objectively see too much success at all. Other nations are light years ahead of us in so many ways.

    Let's hope a few talented players that always manage to slip through the cracks like we have with Mehdi Taremi, Allahyar Sayyadmanesh and Sardar Azmoun. That's our formula for success.

    Let's HOPE for the best, cause that's all we have.
    "This is a totalitarian system whose presence people feel in their blood and in their flesh on a daily basis. And it’s one that does not grant freedoms of any kind, or accommodate people’s demands in any way. What is increasingly clear is that there is clear demand for change in the regime. What the people want is regime change, and no return to the past. There is a very real possibility of regime change." - Nasrin Sotoudeh

    Comment




      بررسی اقدامات پرویز خسروانی در سازمان تربیت بدنی به روایت اسناد ساواک

      تاریخ انتشار: 17 مرداد 1400

      مقدمه

      سپهبد پرویز خسروانی(1301-1394) فرزند میرزا هاشم، فارغ التحصیل سال 1321ش از دانشکده افسری می*باشد. او در سال 1331ش به درجه سرگردی رسید.[1] وی مشاغل مهمی همچون آجودان مخصوص شاه، ریاست باشگاه ورزشی تاج، فرمانده ناحیه ژاندارمری تهران(1340)، ریاست سازمان تربیت بدنی در کابینه امیرعباس هویدا (1347-1350) و معاونت نخست وزیری(1350) را بر عهده داشت.[2]

      خسروانی یکی از فعالان بهائی و اداره کننده لجنه بهائی*ها در ایران نیز به شمار می*رفت.[3] از جمله فعالیت*های خسروانی برای رسیدن به منفعت*طلبی*های شخصی، تأسیس باشگاه تاج و ورود به سازمان تربیت بدنی بود که در پوشش ورزش به بسیاری از سودجویی*های اقتصادی و سیاسی خود می*رسید. در این مقاله به گوشه*ای از اقدامات او می*پردازیم.



      تأسیس باشگاه تاج

      باشگاه تاج ابتدا به نام باشگاه دوچرخه*سواران در سال 1324ش توسط عده*ای دوچرخه*سوار از جمله پرویز خسروانی تشکیل شد.[4] خسروانی در سال 1328ش امتیاز این باشگاه را به نام خود ثبت کرد و اسم این مکان را به تاج تغییر داد. این باشگاه در ابتدا فقط به ورزش دوچرخه*سواری اختصاص داشت؛ اما با گذشت زمان سایر رشته*های ورزشی از جمله فوتبال نیز در آن شروع به فعالیت کرد که پس از انقلاب به باشگاه استقلال تغییر نام یافت.[5]

      پرویز خسروانی با مدیریت این باشگاه، کمک*های زیادی از شاه، وزارت*خانه*ها و نهادهای رسمی دریافت می*کرد و هرگونه مخالفت با خود را مخالفت با سلطنت و شاه می*دانست. وی علاوه بر سودجویی*های کلانی که با نام باشگاه تاج انجام می*داد، در موقعیت*های حساس سیاسی نیز از موقعیت این باشگاه برای کسب قدرت و منفعت نفع می*برد.[6]



      سوءاستفاده*های سیاسی

      یکی از نمونه فعالیت*های خسروانی در این زمینه، سوءاستفاده از ورزشکاران و باج بگیران سرشناس تهران مانند شعبان جعفری (بی مخ) در مواضع مهم تاریخی مانند 30 تیر 1332 بود. چنان که ارتشبد حسین فردوست-رئیس دفتر ویژه اطلاعات رژیم- در خاطرات خود با اشاره به شخصیت منفعت طلب خسروانی اطلاعات جالبی را در این مورد می*دهد:

      «از هر طرف که باد می*آمد بدان سو می*رفت. در زمان مصدق ورزشکاران را به خیابان ریخته و به نفع مصدق شعار می*داد. یا در 9 اسفند به طرفداری از شاه شعار می*داد، ولی وقتی شاه از ایران فرار کرد پنج هزار تومان برای تعمیر ساختمان پان ایرانیست*ها پرداخت و نام تاج را از باشگاه حذف و اسم مصدق را بر باشگاه نهاد، با جلب همکاری از طرف اشرف پهلوی به همراهی و همکاری با او در جهت کودتا گام گذاشت و باشگاهش را محل جمع*آوری اوباش قرار داد و از آنان به عنوان مخالفان مصدق استفاده کرد و ورزشکاران را به خیابان ریخت و علیه مصدق و به نفع محمدرضا شعار داد... یکبار همین موضوع را به محمد رضا گفتم. پاسخ داد: بی اشکال است، حال که به نفع من عمل می*کند! ولی به علت همین پشت هم اندازی و حقه بازی*اش مورد اعتماد نبود. پس از 28 مرداد، خسروانی و باشگاه تاجش به بلای جان مردم تبدیل شد...»[7]

      پرویز خسروانی از جمله افرادی بود که اعضای باشگاه تاج و ورزشکاران را شب تا صبح مقابل کاخ مرمر نگه داشته بود.[8] وی را در این زمان به عنوان یکی از ارکان بسیج دستجات اوباش وابسته به دربار می*یابیم که در جریان توطئه 9 اسفند 1331 در رأس اوباشی چون شعبان جعفری و ملکه اعتضادی به خانه*ی مصدق حمله کردند و لذا به دستور مصدق مدت کوتاهی بازداشت شد.[9]



      سوءاستفاده*های اقتصادی

      پس از کودتای 28 مرداد 1332 به پاس همین خوش خدمتی*هایی که به دربار داشت به طور گسترده، شروع به تصرف زمین*های مرغوب در هر نقطه از ایران به نام باشگاه تاج کرد، چنان*که به قول فردوست به بلای جان مردم تبدیل شد:

      «او راه می*افتاد و هر کجا که زمین شهری مرغوبی می*دید به مالک آن مراجعه می*کرد. اگر طرف حاضر می*شد زمین را به او واگذار کند فبها و گرنه یک جوخه ژاندارم می*رفت و یک پرچم سلطنتی را وسط زمین فرو می*کرد و خسروانی صاحب زمین را تهدید می*کرد که زمین برای شاهنشاه است. طرف مسلماً تسلیم می*شد، زمین را واگذار می*کرد.»[10]

      مؤید این گفته*ی فردوست، تعداد زیادی از گزارش*های ساواک است که از زمین*خواری*های خسروانی پرده برمی*دارد. برای نمونه در گزارشی در تاریخ 14 / 10 / 1342، یکی از مهندسین ناحیه*ی ژاندارمری تهران در این خصوص چنین اظهار می*کند:

      «سرتیپ خسروانی فرمانده ژاندارمری تهران و مدیر باشگاه تاج در عین حال که مردم را من غیر مستقیم وادار می**کند، تعریف*هایی از او در جراید و نزد مقامات مسئول بنمایند اخیراً به عنوان باشگاه تاج 5 قطعه زمین از زمین*های وحیدیه و اراضی خیابان پهلوی را تصاحب و وسیله شیرازیان معمار بدون پرداخت دستمزد، دیوار کشی و در آن*ها اتاق ساخته است...»[11]

      خسروانی بسیاری از زمین*های مرغوب اطراف تهران را به منظور ساخت ورزشگاه و یا تجهزات ورزشی تصاحب ولی نهایتاً برای کاشت صیفی*جات و یا در مصارف دیگر استفاده می*کرد. به طور مثال حدود سی هزار و چهل و شش متر مربع از زمین*های حوالی حیدرآباد واقع در شش کیلومتری جاده کرج را با عنوان احداث تأسیسات تربیت بدنی باشگاه تاج با قیمت بسیار ناچیزی خریداری می*کند که پس از خرید با افزایش مسافت زمین به 29 / 37236 متر مربع و دیوارکشی آن با هزینه باشگاه تاج، در زمین مذکور توسط عاملین وی صیفی کاری صورت می*گیرد.[12]

      از دیگر موارد زمین*خواری*های وی که می*توان به آن اشاره کرد:

      -تصاحب سه هزار متر زمین در عباس آباد به صورت رایگان به نام باشگاه تاج از بانک کشاورزی.[13]

      -تصرف 7000 متر از زمین*های موقوفه رستم آباد در تاریخ 6 / 5 / 1347 به نام سازمان تربیت بدنی.[14]

      -تصرف 8000 متر از زمین*های موقوفه حرمت الملوک واقع در خیابان پهلوی کرج، در تاریخ 6 / 3 / 1348 به نام سازمان تربیت بدنی و باشگاه تاج.[15]

      در پی غصب و تصرف اموال مردم توسط پرویز خسروانی، برخی از اعلامیه*ها و نامه*ها در اعتراض به اعمال او منتشر شد. چنانکه دانشجویان دانشگاه تهران، در نامه*ای سرگشاده به مقامات عالی کشور نظیر امیرعباس هویدا، ریاست بازرسی شاهنشاهی، وزارت دربار و... پرویز خسروانی را فردی ناصالح معرفی می*کنند. در این گزارش با استناد به شکایت*ها و پرونده*های وی در غصب اراضی و املاک مردم، مطالب جالب توجهی عنوان شده است:

      «خسروانی مقدار زیادی از زمین*های اطراف تهران را در موقع رئیس ناحیه یک ژاندارمری بودن در لباس خدمت به ورزش و ایجاد تأسیسات ورزشی تصاحب کرده و بیشتر آن*ها را در فرصت*های مناسب به پول نزدیک کرده است. یک رقم کوچک دیوارکشی ده هزار متر از زمین*های اراضی اطراف برق آلستوم و شهرآرا من باب نمونه ذکر می*کنیم...»[16]

      علاوه بر مسأله زمین خواری، حضور چهار ساله پرویز خسروانی در ریاست سازمان تربیت بدنی، فرصت مناسبی را برای دست درازی او به بودجه*ی این سازمان مهیا کرد، که بعد از برکناری وی از این پست، همچنان محل مناقشه بود تا جایی که سازمان تربیت بدنی طی گزارشی در تاریخ 15 / 1 / 1351 به دفتر مخصوص شاهنشاهی، ضمن درخواست تقاضای رسیدگی به اعمال خلاف دوران تصدی سپهبد خسروانی، گزارش مبسوطی را نیز از مصرف بودجه سازمان برنامه می*دهد؛ که طی سال*های 1346 تا 1351 مبلغ 269 میلیون ریال صرف باشگاه ورزشی تاج گردیده، چنان که در قسمتی از این گزارش آمده است:

      «بیشتر این اعتبارات صرف ساختمان*های چند طبقه لوکس مانند کاخ مرکزی سازمان ورزشی تاج و تزئین و مبلمان گران قیمت دفاتر گردیده که دفتر جناب نخست*وزیر نیز فاقد چنین وسایل و مبلمان لوکس می*باشد در حالی که اگر هدف پیشرفت و تعلیم ورزش در سطح کشور و ایجاد هر چه بیشتر تأسیسات ورزش برای جوانان بود. برای سپهبد خسروانی کاملاً امکان پذیر بود که با این اعتبارات قابل ملاحظه تعداد زیادی باشگاه ورزشی یک طبقه و با امکانات ورزشی بیشتر در تهران و شهرستان*ها ایجاد و به سایر باشگاه*های ورزشی کشور نیز کمک نماید تا وضع آنها نیز بهبود یافته و نارضایتی آنان نیز مرتفع گردد...»[17]

      در ادامه این گزارش عنوان شده که خسروانی در طی این مدت مبلغ 105 میلیون ریال از بودجه دولت را به عنوان کمک به باشگاه ورزشی تاج دریافت نموده در صورتی که تمام این مدت کوچک*ترین کمکی به سایر باشگاه*های کشور نشده و معلوم نیست این مبلغ به چه نحو و در چه محلی هزینه شده است.[18]

      آنچه این گزارش و اسناد دیگری از ساواک به آن اذعان می*کند، این است که:«سپهبد خسروانی در عرض چهار سال تصدی سرپرستی سازمان تربیت بدنی ایران مبالغ زیادی حیف و میل و 15 میلیون تومان بودجه تربیت بدنی را در قمار باخته...»[19]

      اعمال و رفتار خسروانی در غارت و تجاوز به اموال بیت المال آن چنان گسترده بود که از سوی افراد مختلف علیه او نامه*هایی به مقامات ارشد ارسال می*شد ولی چون نام*برده مورد عنایت شاه! قرار داشت، هیچ ترتیب اثری به این شکایات و گزارش*ها داده نمی*شد. به عنوان نمونه در تاریخ 21 / 9 / 1349 فردی با ارسال نامه*ای خطاب به سپهبد فردوست ریاست دفتر ویژه اطلاعات محمد رضا پهلوی می*نویسد:

      «اگر بگویید دستگاه با عظمت اطلاعاتی کشور از اعمال سپهبد پرویز خسروانی بی*اطلاع است، نمی*توانم قبول کنم و اگر اعلیحضرت همایون شاهنشاه را در جریان اعمال این ابلیس خبیث قرار نمی*دهند، خیانتی است که به شاهنشاه کرده*اید[کرده*اند] از شخص آن تیمسار متصور است اگر جسارت می*کنیم معذورم بدارید زیرا پرویز خسروانی تکیه بر مسندی از درجات ارتش زده که باعث اعجاب و شاید تأثر است زیرا ژنرال دوگل ژنرال دو ستاره است و پرویز خسروانی ژنرال سه ستاره.»[20]

      یکی دیگر از موارد سوء استفاده**های شخصی وی در زمان ریاست سازمان تربیت بدنی به گزارش اسناد ساواک، دزدیدن و فریب بازیکنان به بازی در باشگاه تاج و کارشکنی علیه سایر باشگاه*های ورزشی کشور می*باشد:

      «... وی به علت اختلافاتی که از سال*های قبل با سایر باشگاه*های ورزشی در موارد مختلف داشت شروع به کار شکنی علیه آن*ها نموده و اقداماتی به شرح زیر انجام داده است... مشارالیه برای پیشبرد نظریات خود و بالنتیجه لطمه به سایر باشگاه*های ورزشی بازیکنان سایر باشگاه*ها را به عناوین مختلف به باشگاه تاج کشانده و از جمله موقعی که یکی از باشگاه*های ترکیه حاضر شده بود دو نفر از فوتبالیست*های تیم ایران به نام قلیچ خانی و جلال طالبی را خریداری نماید و طبق عوامل شاهنشاه آریامهر به منظور جلوگیری از این امر مقرر شد که به هریک از نام*بردگان مبلغ 80 هزار تومان به عنوان کمک پرداخت شود به انحاء مختلف از دادن این پول خودداری و پرداخت آن را موکول به ثبت نام در باشگاه تاج می*نماید که بالاخره دو نفر مذکور با اکراه در آن باشگاه ثبت نام ولی جلال طالبی بعد از گرفتن پول به عناوین مختلف از شرکت در بازی*های باشگاه تاج خودداری و به انگلستان می*رود...»[21]



      رشوه دادن

      دامنه فساد و رشوه خواری مقامات و اعضای خاندان سلطنتی به قدری گسترده بود که افرادی نظیر خسروانی برای کسب قدرت و ثروت از آن بهره می*بردند. در این میان از رشوه دادن به محمدرضا پهلوی و کارمندان دربار نیز دریغ نمی*ورزید، فرستادن دوچرخه برای شخص محمدرضا پهلوی[22]و ابزار اسکی برای فرح پهلوی[23] از نمونه*های آن است. خسروانی که به علت غصب زمین*های متصرفی با دادگستری سر وکار زیادی داشت، سعی می*کرد با دادن رشوه به وکلای دادگستری به حل و فصل قضایا بپردازد:

      «در هفته اخیر تیمسار خسروانی از بودجه تربیت بدنی یک جاسویچی تمام طلا با مارک تربیت بدنی برای هوشنگ شمیرانی وکیل دادگستری تهیه و ارسال نموده است که هم اکنون مورد استفاده قرار گرفته است...»[24]

      در اعلامیه*ای که در تاریخ 30 / 9 / 1347 آقای کاظمین "رئیس باشگاه ورزشی بانک ملی ایران" علیه تیمسار خسروانی "رئیس سازمان تربیت بدنی" منتشر می*کند، یکی از اتهامات او را رشوه دادن به عده*ای روزنامه*نگار برمی*شمارد:

      «پاره*ای از روزنامه**نگاران را که از مدیران باشگاه*ها به عناوین مختلف اخاذی و کلاشی می*کردند به دور خود جمع نموده و برای هر یک از آنان ماهیانه بیش از دو برابر سهمیه هر باشگاه حقوق و پاداش منظور نموده است...»[25]

      یکی دیگر از سودجویی*های خسروانی که سهم بسزایی در مسموم کردن فضای ورزش کشور، به خصوص ورزش پرطرفدار فوتبال داشت؛ اعمال نفوذ در رأی داوران مسابقات بود. این مسئله در گزارش ساواک نسبت به اقدامات خسروانی این طور عنوان شده است:

      «اخیراً که مسابقات فوتبال باشگاهی در تهران انجام و هم اکنون نیز ادامه دارد، داوران مسابقات اغلب به طرفداری از باشگاه تاج و باشگاه*های وابسته به آن اعمال نفوذ کرده و با تبعیض و اعمال نظر از باشگاه تاج، حمایت و علیه تیم مقابل باشگاه مذکور رأی داده که اظهار نظر داوران در روحیه تماشاچیان که صرفاً برای تشویق بازیکنان به میدان ورزشی امجدیه آمده بودند چنان اثر نامطلوبی گذاشته که آنان از حالت عادی خارج و تحت تأثیر احساسات خود قرار گرفته ضمن دادن شعارهای موهن علیه سرلشگر پرویز خسروانی و داوران مسابقات مبادرت به شکستن شیشه*های ساختمان ساختمان سالن بوکس نموده کما این که:

      الف-در مسابقه فوتبال بین باشگاه تاج و نگهبان که در دقایق آخر تیم تاج یک گل عقب بوده داور مسابقه یک گل به نفع تیم تاج گرفت...ب- در بازی بین تیم پرسپولیس و تاج داور مسابقه گل مساوی پرسپولیس را مردود شناخت...»[26]

      نمونه دیگر از موارد پرداخت رشوه، توسط پرویز خسروانی به نویسندگان مطبوعات می*باشد. ملک محمدی سردبیر مجله "صبح امروز" در این خصوص چنین اظهار می*کند:

      «در سازمان تربیت بدنی که سرلشکر خسروانی ریاست آن را به عهده دارد، سوءاستفاده*های زیادی می*شود و این موضوع را نویسندگان و مطبوعات می*دانند خسروانی به بعضی*ها رشوه می*دهد...»[27]

      خسروانی که به خوبی نظام فاسد اداری رژیم پهلوی را می*شناخت و از اهمیت سازمان قدرتمند ساواک در این رژیم مطلع بود، در مواقع لزوم سعی می*کرد با پرداخت رشوه به عناصری نظیر تیمسار سپهبد نصیری "رئیس ساواک" از آن*ها استفاده نماید. چنانکه فرستادن 20 عدد سکه در آستانه سال نو در تاریخ 27 / 12 / 1349 از طرف خسروانی در همین راستا صورت گرفت.[28]



      گماردن مدیران نالایق در امور ورزشی

      از جمله فعالیت*های پرویز خسروانی در دوران مدیریت وی بر سازمان تربیت بدنی، ورود افراد نالایق به پست*های حساس این سازمان می*باشد. برای نمونه در گزارش ساواک مبنی بر اقدامات وی بر این سازمان، یکی از موارد نام برده شده این است که:«اشخاص بد نام را در سمت*های مختلف منصوب نموده است.»[29] یا در اعلامیه کاظمین، رئیس باشگاه بانک ملی ایران علیه خسروانی آمده:

      «مدیران باشگاه*ها ورزش*خانه خسروانی را خوب می*شناسند و خوب می*دانند که او جز به سود خود هرگز به چیز دیگری نمی*اندیشد و حتی حاضر است به خاطر سود بیشتر دست به هر کاری بزند. اگر چه این کار قربانی کردن بچه**هایش و یا فروختن مردم و مملکتش به پول و مقام باشد... او رؤسای فدراسیون*های خدمتگزار را از کار برکنار کرده و شخصیت آن*ها را زیر پا گذاشت. دفتر مشترک فدراسیون*ها را علم کرد تا هرکاری که در ورزش می*خواهد از این راه به انجام برساند و به همین خاطر یکی از کثیف*ترین و منحط ترین نوکران خود را به عنوان رئیس آن گمارده است...»[30]

      مدیر باشگاه ایران امروز نیز با اشاره به رسوائی و افتضاح کار سازمان تربیت بدنی در زمان ریاست خسروانی می*نویسد:«تیمسار خسروانی تمام افراد ورزشکار را از سازمان بیرون ریخته و به جای آنان سرتیپ و سرهنگ بازنشسته آورده و حقوق*های دو تا چهار تومانی به آن*ها می*دهد.»[31] وی، مهدی نجم را که به دلیل رفتار ناپسند و سوء نیت زمانی از باشگاه تاج اخراج کرده بود، در زمان ریاستش بر سازمان تربیت بدنی به ریاست فدراسیون وزنه برداری انتخاب می*کند.[32]



      ارتباط با اسرائیل

      یکی از چالش*های رژیم پهلوی، برقراری رابطه علنی با رژیم صهیونیستی بود. اگر چه سطح رسمی این ارتباط از سال 1328ش با به رسمیت شناختن کنسولگری ایران در اسرائیل شکل گرفته است؛ اما رژیم پهلوی به دلیل مخالفت افکار عمومی و به دلیل فضای ضد اسرائیلی حاکم در منطقه و تنش*های میان اعراب و رژیم صهیونیستی به خصوص در دهه*ی 40 و بعد از جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل، جرأت علنی کردن روابط را نداشتند، لذا به منظور ایجاد روابط به صورت غیر مستقیم و از راه ایجاد روابط فرهنگی و تشکیل نهادهای غیر دولتی و تبادل در زمینه ورزش، سعی کردند، به تدریج اذهان عمومی را برای رسمی کردن روابط آماده نمایند. در این میان پرویز خسروانی به عنوان یک عضو فعال تشکیلات بهائیت که پیوند مستحکمی با رژیم صهیونیستی داشتند، برای اجرایی شدن این برنامه از باشگاه تاج نهایت سوءاستفاده را برد و علاوه بر دعوت از تیم*های اسرائیلی برای برگزاری مسابقه در ایران، تیم تاج را نیز به اسرائیل می فرستاد.

      اولین تلاش خسروانی در این زمینه نامه*ی تقاضای دعوت از تیم فوتبال مکابی اسرائیل به ریاست فدراسیون فوتبال در تاریخ 18 / 12 / 1337 می*باشد.[33] چند سال بعد در فروردین سال 1343 تیم تاج را جهت انجام پاره*ای مسابقات راهی اسرائیل می*کند که این اقدام او طبق گزارش ساواک موجبات تهیج افکار عمومی و ازدیاد نارضایتی*های مردم عرب را علیه ایران به همراه داشت به طوری*که رسانه*های اسرائیل برای تیره ساختن روابط ایران و عرب، سعی در تبلیغات بیش از حد این موضوع داشتند.[34]

      حساس*ترین این بازی*ها مربوط به مسابقه بین دو تیم ایران و اسرائیل در فینال جام ملت*های آسیا در تاریخ 29 اردیبهشت 1347 در ورزشگاه امجدیه، (شیرودی فعلی) در زمان ریاست خسروانی بر سازمان تربیت بدنی انجام شد که اعتراض*های زیادی را از سوی برخی از مردم و جریان*ها به دنبال داشت.


      https://historydocuments.ir/?page=post&id=1353


      Last edited by Rooyintan; 06-05-2022, 04:48 AM. Reason: increase font size

      Comment


        پنج*شنبه ۳۰ آذر ۱۳۸۵، شماره ۱۲۹۰
        ورزش
        ۱۶

        سپهبد هدایت الله گیلانشاه
        فرمانده هوایی فوتبال

        در تاریخ ادبیات فارسی نام گیلانشاه را به عنوان فرزند قابوس بن وشمگیر شنیده ایم اما در تاریخ فوتبال ایران نام هدایت الله گیلانشاه با فوتبال عجین شده است. گیلانشاه دومین رئیس فدراسیون تاریخ فوتبال ایران است. او در سال 1286 شمسی در گیلان به دنیا آمد و گیلانشاه لقب پدر او بود که بعدها نام خانوادگی این خانواده هم شد. گیلانشاه یکی از مهمترین و معروف ترین رجال سیاسی و نظامی دهه 20 و 30 ایران بود. در آن روزگار رسم بود که از قدرت عناصر سیاسی و نظامی در خدمت ورزش بهره می گرفتند به خصوص آنها که سابقه ورزشی هم داشتند. گیلانشاه خودش یک فوتبالیست بود: یک فوتبالیست خوب. سابقه پا به توپ شدن او به 75 سال قبل برمی گردد وقتی او با تیم کلوب ایران و طوفان در میادین فوتبال حضور می یافت، بنابراین جالب است بدانید که گیلانشاه در فوتبال ایران همبازی سه تن از بزرگترین مردان نسل متقدم فوتبال یعنی عبدالله سعیدایی ملقب به عبدالله شوتی، اکبر حیدری ملقب به اکبر طوفان و عباس تنیده گر معروف به عباس سیاه بوده است. بنابراین می توان گفت که گیلانشاه را نیز باید یکی از بزرگان نسل اول فوتبال ایران دانست. گیلانشاه با تیم طوفان در سال 1314 قهرمانی را در مسابقه فوتبال باشگاه های تهران تجربه کرد و یکی از اولین قهرمان های تاریخ فوتبال ایران بود.

        در آبان سال 1329 هدایت الله گیلانشاه به جای دکتر علی کنی ریاست فدراسیون فوتبال کشورمان را بر عهده گرفت. گیلانشاه در این زمان فرمانده نیروی هوایی ارتش و یکی از مهمترین اعضای خانواده نظامی - سلطنتی محمدرضا پهلوی شاه سابق ایران بود. در مورد گرایش او به سیاست انگلستان حرف و حدیث بسیار وجود دارد. ارتشبد حسین فردوست در مورد او می گوید: «در دوران محمدرضا سوءاستفاده های مالی توسط امرای ارتش فراوان بود. یک مورد سپهبد هدایت الله گیلانشاه فرمانده نیروی هوایی قبل از خاتمی بود. وی از طرفداران شدید سیاست انگلیس بود و دستورات آنها را مو به مو اجرا می کرد. در زمان او با پیشنهاد او و تایید محمدرضا، انگلیسی ها تعدادی هواپیمای شکاری با قطعات یدکی مربوطه با قیمت گران به ایران فروختند و نفع زیادی از این معامله بردند. زیرا هواپیماها کهنه و فرسوده بودند. گیلانشاه بعدها توسط خاتمی که یک افسر مدل امریکایی بود کنار گذاشته شد.» جالب است بدانید که محمد خاتمی را خود گیلانشاه به شاه معرفی کرده بود. بعد از اینکه خلبان محمدرضا در یک سانحه هوایی از بین رفت، گیلانشاه خاتمی را به عنوان جایگزین به محمدرضا معرفی کرد. خاتمی بازیکن سابق تیم ملی فوتبال بود که در این سال سرگرد بود و بعد از آنکه به عنوان خلبان به استخدام شاه درآمد از فوتبال کناره گیری کرد و بعدها فرمانده نیروی هوایی شد و گیلانشاه را کنار گذاشت. او با فاطمه پهلوی یکی از خواهران شاه غفرزند رضاخان و عصمت دولتشاهیف ازدواج کرد و در سال 54 در سانحه سقوط با کایت درگذشت.

        گیلانشاه در سال های 1329 تا 1331 رئیس فدراسیون فوتبال بود و هواپیماهای داکوتای ارتش که کاروان اعزامی ایران را به بازی های آسیایی 1951 دهلی نو برد با عنایت او در اختیار سازمان تربیت بدنی و کمیته المپیک قرار داده شده بود. گیلانشاه، «مصطفی بهارمست» پدر «اسفندیار بهارمست» - رئیس کمیته داوران کونکاکاف را سرپرست تیم ملی فوتبال کرد. فوتبال در بازی های آسیایی 1951 دهلی نو نتایج خوبی گرفت و به عنوان دوم این رقابت ها دست یافت.

        در سال 31 گیلانشاه از فدراسیون فوتبال کناره گرفت اما کناره گیری او از مناصب نظامی هم جالب بود. ارتشبد خاتم که توسط گیلانشاه به شاه معرفی شده بود، برادر بزرگتر نظامی را کنار گذاشت و خودش فرمانده نیروی هوایی شد. گیلانشاه با پول هنگفتی از نیروی هوایی خارج شد ولی چون یک کهنه قمار باز بود، اکثر پول خود را در قمار باخت و مجبور شد خانه خود را در زعفرانیه به قیمت 750 هزار تومان به ساواک بفروشد. این خانه صاحب 5000 متر زمین و یک ساختمان 3 طبقه مجلل بود و اکثر مصالح آن از ایتالیا وارد شده بود. در واقع ساواک سر گیلانشاه را در این معامله کلاه گذاشت. خانه سابق گیلانشاه بعدها خانه سازمانی حسین فردوست شد. هر چند فردوست اعتقاد داشت که هیچ گاه در این خانه معروف زندگی نکرده است. گیلانشاه سپس یک کافه و قنادی درست کرد که تا انقلاب کار می کرد.


        https://www.magiran.com/article/1299927

        Comment




          انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۵ | 8,764 بازدید | تعداد دیدگاه : ۱۳ |
          گزارش ویژه از مالک فاسد باشگاه تاج و شکل*گیری این باشگاه درباری/ قدرت*طلبی خسروانی با مال مردم
          گزارش ویژه از مالک فاسد باشگاه تاج و شکل*گیری این باشگاه درباری/ قدرت*طلبی خسروانی با مال مردم

          پرسپولیس نیوز : گزارشی که می خوانید برگرفته برگرفته از اسناد ، مدارک و حقایق سیاه فوتبال ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ و ظلم هایی است که به پرسپولیس روا شده؛ناگفته هایی ثبت شده در تاریخ.


          این مطلب را بخوانید و البته دقت کنید که برگرفته از اسناد و مدارک است نه تهمت های بی اساس و ادعاهای واهی و پوچ.

          مقدمه ای برای ناگفته هایی از تاریخ

          ارایه تصویری زشت از مردی که سیرتی زیبا داشت، در ورزش ما کار جذابی نیست، البته همه انسان ها هم خوبی دارند و هم بدی و حتی اگر انسانی دشمن نداشته باشد کارش ناصحیح است.

          عده ای آمدند و با تکیه بر ادعای پوچ و واهی سازمان تروریستی مجاهدین علی عبده مالک پرسپولیس را قاتل تختی معرفی کردند که توضیحش در روز سه شنبه رفت و خوشبختانه روشنگری درباره علی عبده مورد تایید و نظر دوستان واقع شد، خدا می داند اصلا قصد ندارم تا با تقویم روزگار رقبا را بزنم، اما دوستان خوب ما در حریم باشگاه استقلال آغاز کردند و ادعایی کج از آدم های گیج وگنگ ابتدای انقلاب را مبنای ادعا قرار دادند، آنها که در سال ۵۸ این ادعای “وهم” را کردند، آدم هایی بودند که اطلاعات شان آن قدر کم بود که نمی دانستند در نیمه دوم سال ۴۶ و درست در آذرماه و دی ماه عبده در کشور آمریکا بوده و در نزدیک نوروز ۴۷ به ایران برگشته و حتی جلسات تشکیل تیم پرسپولیس در روزهای ابتدایی نوروز سال ۴۷ صورت گرفته است. آنها نمی*خواهند بدانند یا بگویند که علی عبده درباری نبود اما باشگاه تاج همانطور که از نامش پیداست تیمی بود از دربار که مسوولانش هم قدرت بسیار داشتند و این قدرت شان منجر به بروز فساد و ظلم در فوتبال می*شد.

          علی عبده مثل همه انسان ها اشکالات اخلاقی هم داشت اما این اشکالات متوجه خودش بود و آن قدر پهلوان مسلک بود که هیچ گاه از رقیب خود بد نگفت …

          فرق عبده و خسروانی

          بی تردید پرویز خسروانی در کنار پرونده های بسیاری که داشته هم در جامعه ما خدماتیی کرده و در کنار دزدی از بیت المال برخی از مهم ترین بخش های پول های غیب شده را خرج فوتبال کرده و این همه از اماکنی که برای فوتبال ساخت تا امروز هم مورد استفاده جوانان شهرهای مختلف از تهران تا بوشهر قرار گرفته است اما خسروانی بارها در نتایج مسابقات دخالت کرد، در دوران مدیریتش بر سازمان ورزش، فوتبالیست های درجه اول ملی را با وعده و وعید به تاج سابق آورد، داوران را به گواهی بازیکنان همین تیم تاج سابق انتخاب می کرد، از ورزشکاران باشگاه تاج در کودتای ۲۸ مرداد علیه مصدق، سمبل ضد استبداد به کار گرفت، قمارهای کلانش ضمن این که باعث بازنشسته شدنش شد چنان بود که او با کمک برخی دوستانش زمین های موات را مورد استفاده قرار داده و حق الناسی شدید گردن اوست ولو این که اسلافش در ورزش و سایر بخش ها شاید بیشتر از او خوردند اما حداقل این که خسروانی به کمک ورزش ما هم شتافت ….

          باید متذکر شویم هر حرفی که اینجا بیان می شود دقیقا سند دارد و ما بدون سند حرف نمی زنیم ودر این بخش به برخی از پشت پرده های ورزش ایران خواهیم پرداخت .

          اعتراض بهزادی به مصرف تریاک سه بازیکن تاج و بردن دربی

          در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۴ پرسپولیس در دیداری از دور رفت لیگ سوم تخت جمشید برابر تیم تاج ۳ بر یک بازنده شد، تیم پرسپولیس جوانگرایی شدید کرده و در ازای کلانی، کاشانی، طاووسی، محراب شاهرخی، بیوک وطنخواه و… که از دست داده بود افرادی چون جهانگیر فتاحی، بیژن ذوالفقارنسب، فاطمی مقدم، دادکان و… را به خدمت گرفته بود، در این بازی تیم جوان پرسپولیس برابر تیم فوتبال تاج سابق ۳ بر یک بازنده شد، همایون بهزادی مرحوم که سرمربی پرسپولیس بود، از منابعی که در اختیار داشت، فهمید ۳بازیکن تیم فوتبال تاج شب قبل از بازی به مصرف تریاک اقدام کرده و در کلانتری یوسف آباد بوده اند، همایون بهزادی این مطلب را به اطلاع رساند و شکایت پرسپولیس به فدراسیون فوتبال اعلام شد، اما فدراسیون از مسوولان پرسپولیس فوتبال خواست تا از شکایت خود صرفنظر کنند چرا که تیم ملی آماده برگزاری بازی های مقدماتی المپیک مونترال بود و هر ۳ مردی که اقدام به مصرف تریاک برای بالا رفتن توان خود بودند هر ۳ ملی پوش بوده و در صورت روشن شدن این تخلف آنها در تیم ملی هم محروم می شدند ، عبده پذیرفت اما همایون بهزادی دست بردار نبود و اصرارش به این مساله در مجموع باعث کنار رفتنش از پرسپولیس شد، اما خسروانی درست زمانی که پرسپولیس اعلام حرفه گری کرده بود خطاب به آنابای رئیس وقت فدراسیون در نامه ای نوشت: “همانطور که اطلاع دارید عبده و دار دسته اش اقدام به حرفه ای گری و بی نظمی کرده اند و من در زمانی که رییس سازمان بودم از دست او وعمالش چه ها که نکشیدم” این در حالی بود که عبده کار بدی نکرده و پرسپولیس را حرفه ای کرده بود واگر تاج هم حرفه ای می شد فوتبال ایران به جای سال ۱۳۸۰ در سال ۱۳۵۰ حرفه ای می شد.

          ورزشکاران تاج در کودتا و سقوط مصدق

          باشگاه تاج در روزهایی که ورزشکاران حرفه ای در کشور نداشتیم ورزش های مختلف را داشت که اکثر تیم هایش به جز فوتبال قدرت بلامنازع بودند، در روز ۲۸ مرداد ماه ۱۳۳۲ پرویز خسروانی یکی از مهم ترین افراد در تجمیع گروه های ضد دکتر محمد مصدق بود که به تنهایی نفت ایران را ملی کرده و متاسفانه امروز قدر افرادی چون مصدق شناخته نمی شود چرا که شورای شهر نامیدن خیابانی به نام مصدق را در حالی غیر ضروری اعلام کرد که ۶۰ سال قبل جمال عبدالناصر اسم یکی از خیابان های قاهره را مصدق نامید و اعلام کرد در ملی کردن کانال سوئز، شجاعتی که در مصدق دیده بودم من را واداشت که از انگلستان نترسم.

          تاریخ ورزش ایران هیچ وقت همکاری باشگاه تاج به رهبری پرویز خسروانی را در کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ را بر ضد مصدق فراموش نمی*کند. در مشارکت خسروانی و باشگاه تاج هزاران نفر از افراد وابسته به این تیم و تاج در تظاهرات علیه مصدق مشارکت داشتند.

          در کتاب ” ظهور و سقوط سلطنت پهلوی” (جلد اول صفحه ۱۸۲) می خوانیم:

          نقش برادران رشیدیان در کودتا این بود که دسته جات غیر نظامی و اصناف را به خیابان ها بریزند. آنها ظاهرا توانستند جمعیتی حدود ۵-۶ هزار نفر را راه بیندازند. ……

          دسته دیگر ، ورزشکاران باشگاه تاج (استقلال فعلی) بودند که سرتیپ وقت خسروانی ( سپهبد و رییس تربیت بدنی شد) توانست به رهبری شعبان بی مخ آنها را به حرکت در آورد. سربازان گارد جاویدان ، که توسط ریاحی در شب ۲۵ مرداد خلع سلاح شده بودند ، نیز به جمعیت پیوستند.

          طرح کودتای ۲۸ مرداد به شرح زیر بود:

          ۱ – در نقاط مختلف شهر ، که دقیقا مشخص شده بود ، جمعیت هایی تشکیل شود.تعداد تقریبی هر جمعیت و رهبر گروه مشخص گردید.

          ۲-هر یک از این جمعیت ها در مسیر تعیین شده به مقصد خیابان شاه- نادری طوری حرکت کنند که همزمان به مقصد برسند.

          ۳-باشگاه های ورزشی ، مانند تاج (استقلال فعلی) نیز طوری حرکت کنند که همزمان به مقصد برسند.

          ۴-اگر گروه های ضد مصدق مثل شعبان بی مخ و ۷ کچلان و طیب حاج رضایی که در آن زمان جزو دوستداران شاه بود و بعدها توبه کرد و در خرداد ۱۳۴۲ توسط فرمانداری نظامی تهران اعدام شد، نبودند، زاهدی در سوار شدن به تانک و حضورش در خیابان جرات پیدا نمی کرد ، همراه خسروانی مدیر تاج، نفراتی از ورزشکاران سابق مثل فرزانگان و خاتمی هم بودند، آنها ورزشکاران خود را به خیابان ریختند و ورزشکاران تاج که متعلق به ورزش*های مختلف مثل وزنه برداری بودند ، افراد تنومند و ورزیده ای بودند و از لحاظ روانی نسبت به طرفداران مصدق غالب شدند، تاجی ها و خسروانی به قیام ملی مردم در حمایت مصدق پشت کردند .(برگرفته از کتاب گفت و گوهای من با شاه به قلم اسدا. . اعلم وزیر دربار)

          تئوری انحلال رقبا

          خسروانی در زمستان سال ۱۳۴۶ رییس سازمان تربیت بدنی بود، چنانچه می دانید، باشگاه تاج در کنار دارایی و شاهین ۳ بخش قدرت فوتبال در سال*های ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۶ بودند، پشت سر این تیم ها شعاع، تهرانجوان، کیان و۴ تیم نظامی پاس، عقاب،سرباز و شهربانی بودند، در سال ۴۶ تیم شاهین منحل شده بود، خسروانی که از سقوط تیم شاهین خوشحال بود فرصتی برای انحلال تیم دارایی پیدا کرد و این تیم را به نقض قانون متهم کرد، با انحلال دارایی تیم تهرانجوان که برادر کوچک دارایی بود هم منحل شد، انحلال تهرانجوان کینه شخصی خسروانی به خاطر باخت تاریخی ۵-۲ برابر این تیم بود، دارایی هم مثل شاهین سال های بسیار با تاج و مسوولانش که مدارک و اساسنامه خود را به طور تشریفاتی به وزارت دربار هبه کرده بودند، معارض بود، تاجی ها دو، سه سال بود که صاحب مقام های نازل چهارم به بعد می شدند و تمام ستارگان فوتبال ایران در تیم های دارایی و شاهین و تهرانجوان وکیان بودند، کیان هم به بهانه نقض کردن قانون منحل شد تا عرصه قدرت به تاج و عقاب و پاس محدود شود، استراتژی خسروانی به جز این که رقبا را اندک می کرد این بود که ستارگان آنها را تصاحب کند، او به جز نفراتی چون قلیچ خانی از کیان، مصطفوی از تهرانجوان، اصلی، پور حیدری ، جلال طالبی و اکبر افتخاری از دارایی به نفراتی چون بیوک و رضا وطنخواه، حسین کلانی و ابراهیم آشتیانی از شاهین چشم داشت اما وقتی پرسپولیس در ابتدای سال ۴۷ متولد شد و افرادی چون خاتمی و عبده پشت سرش بودند، خسروانی خود را فاقد قدرت لازم برای اعمال نظر و قدرت و ثبت و تعریف یک قانون من در آوردی برای جلوگیری از فعالیت این تیم دید و حتی بگونه ای ریاکارانه پذیرفت که اولین بازی پرسپولیس در دوران تازه اش بازی برابر تیم فوتبال تاج باشد.

          همین پرسپولیس و مدیرش وقتی رفتار عجیب مسوولان ورزش را دید بعد از ۱۷ ماه عطای ادامه کار در سطح بالای فوتبال را به لقایش بخشید و بازیکنان تیم فوتبال پرسپولیس را به تیم پیکانی داد که مدیرش محمود خیامی از متنفذین و پولداران فوتبال بود که برای بازدید محمد رضا پهلوی از تشکیلات ایران خودرو در روز رسمی افتتاح ۱۰ میلیون تومان درآن دوران به او پرداخته بود. پیکانی ها که در سال ۴۷ تشکیل شده و نفراتی چون عزت جانملکی، همیشه جوان و علی پروین را داشتند با حضور پرقدرت پرسپولیسی*ها یکی از بهترین تیم های فوتبال ایران شدند، بعدها با رفتن خسروانی از سازمان تربیت بدنی ، مجوز ادامه فعالیت به تیم های منحل شده شامل شاهین، دارایی، کیان و تهرانجوان داده شد .

          وعده های کذب به دوستاره فوتبال ایران برای پیوستن به تاج

          قلیچ خانی در مصاحبه با نشریه دنیای ورزش سال ۱۳۵۳ و البته صحبت های سال های اخیر خود اشارات جالبی داشته است، در این بخش می خوانید که خسروانی به دروغ از شاه استفاده کرد تا مانع رفتن قلیچ خانی به خارج از کشور و باعث پیوستن قلیچ خانی به تاج شود.

          «پس از مدتی وقتی از سوی یکی از دلالان فوتبال ترکیه از من و یکی از دوستانم [ جلال طالبی] دعوت شد با گرفتن مبلغ کلانی به ترکیه بروم این مساله را با قره گوزلو دبیر وقت تربیت بدنی درمیان گذاشتیم. اما فردای آن روز یک آگهی، بدون اطلاع ما در روزنامه*ها چاپ شد که بخاطر علائق به شاه دوستی و میهن*پرستی حاضر به رفتن به ترکیه نیستیم.»

          بلافاصله و بعد از جام عمران منطقه ای تیم های بوخوم و بایرن مونیخ هم به قلیچ خانی دعوتنامه دادند اما خسروانی که حالا رییس سازمان تربیت بدنی شده بود اعلام کرد شاهنشاه مایل به رفتن شما به کشورهای خارجی نیست، هیچ کس جرات استعلام ادعای خسروانی را نداشت، یک بار دیگر دعوتنامه گالاتاسرای ترکیه که این بار جلال طالبی را هم دعوت کرده بودند هم بی جواب ماند .

          این مساله که برای پرویز قلیچ خانی و جلال طالبی رخ داد، بعدها باعث تلخکامی*های بسیاری برای این ۲ بازیکن شد. تربیت بدنی، به این ۲ قول داده بود که ضررهای مالی از نپیوستن این۲ بازیکن به باشگاه*های خارج را تأمین کند که عملاً این کار را نکرد، حتی تیمسار خسروانی که حالا با زد و بند به مقامی تربیت بدنی رسید. تنها راه دست یابی قلیچ خانی به جبران ضررهای مالی را پیوستن وی به تیم تاج که متعلق به خودش بود، قرار داد در حالی که هیچ گاه مبلغ باشگاه گالاتاسرای به او پرداخت نشد.

          اولین توجه ساواک به قلیچ خانی کمی بعد از این بازی*ها بود که موجب تقابل وی با فدراسیون فوتبال هم شد، همان*طور که خود نوشته است:

          «وقتی تیم ایران اول شد. اعضای تیم به اصطلاح شرفیاب گردیدند و در این شرف به باد دهی، کلیه سرپرستان و مربیان و اعضای تیم تا کمر خم شده و بر دستان شاه بوسه زدند ولی من ( و یک نفر دیگر هم) از انجام این کار خودداری کردم و به همین دلیل از سوی تیمسار خسروانی و هاشمی نژاد مورد بازخواست قرار گرفتم که چرا دولا نشدی و دست شاه را نبوسیدی”

          پس از پنج سال بازی در باشگاه کیان و بلافاصله بعد از جام ملت*های آسیا که ایران مقام اول را بدست آورد، قلیچ خانی به تیم تاج یا استقلال فعلی پیوست. این اولین تغییر باشگاه در دوران فعالیت حرفه*ای پرویز قلیچ خانی بود. اما بخاطر مخالفت اش با سیاست*ها و روش*های تیمسار خسروانی رییس باشگاه، بعدها از تاج به باشگاه پاس و سپس به باشگاه عقاب و پس از انحلال عقاب به دارایی و سرانجام به مدت ۶ ماه به پرسپولیس پیوست.

          انتخاب داوران توجیه شده دربی ها

          پس از جدایی از تاج پرویز قلیچ خانی به باشگاه عقاب پیوست که به تازگی تشکیل شده بود و مدت ۲ سال در باشگاه*های ایران حضور داشت. او بعد از جدایی از تاج که همراه با قهر و دعوا بود در مصاحبه*ای ادعا کرد «ما در تاج پیش از هر مسابقه*ای داور را انتخاب می*کردیم.قلیچ خانی ادامه داد در بازی برابر پرسپولیس در سال ۴۸ و۴۹ که ابتدا ابوالقاسم حاج ابوالحسن و سپس ارشد برازنده داور بودند، داوران با هماهنگی خسروانی انتخاب شده بودند، در بازی برابر تیم جوان پرسپولیس ۴۸ زمانی که ستارگان آنها به پیکان رفته بودند، محمود خوردبین گل زد اما داور فول او را بر روی من گرفت در حالی که من روی او خطا کرده بودم!»



          قمار بازی و بازنشستگی

          پرویز خسروانی در سال ۱۳۵۱ بازنشسته اعلام شد، ببینید آش چقدر شور بود که خان هم فهمید! او با افرادی چون گلسرخی و آهنچیان جلسات شبانه قمار تشکیل داده و برای تامین هزینه های قمار در آن زمان یاد گرفته بودند که زمین های موات را به نام باشگاه تاج سند زده و آنها را با قیمت*های گزاف می فروختند و سازمان بازرسی کشور تخلف آنها را متوجه شد و از خدمت منفصل شان کرد و در پی این موضوع، خسروانی با درجه سپهبدی بازنشسته شد ضمن این که او بعد از ازدواج با همسرش که بهایی بود به روایتی بهایی شد و رسما به سلک مبلغان آئین بهایی در آمد ، مذهبی جعلی و استعماری که در ایران بسیار مورد تنفر بود، جنبه تبلیغی او برای آئین بهاییت با توجه به شرایط وحشتناک و نوع تبلیغات آن که گفتنی نیست و بسیار ضد اخلاقی است از او شخصیتی نه چندان موجه ساخت این در حالی بود که در تمام سال های دهه ۵۰ و از زمان حضور پرسپولیس در مسابقات از علی عبده بنا بر اخبار و روایات موجود حتی در پرونده های ساواک یک نکته منفی هم وجود ندارد و هر آن چه از پرویز خسروانی در این مقال گفته ایم تنها و تنها از مدرک مستدلی است که گاهی در پرونده های ساواک قید شده ونکته قابل توجه این که هر چند ساواک یکی از منفورترین سیستم های اطلاعاتی در تاریخ کشورمان ودنیا بوده است با این حال گزارشات ارایه شده آن چنان دقیق و مکتوب و مستند است که بسیاری از کتاب ها وبرنامه های تاریخی ساخته شده در کشورمان برمبنای همین گزارشات درج شده است .

          روایت فردوست از شیرین کاری های خسروانی

          فردوست از دوستان بسیار نزدیک محمدرضا پهلوی در کتابش درباره خسروانی می نویسد:

          « پرویز خسروانی زمانی که دانشجوی دانشکده افسری بود، خود و خانواده اش بی پول بودند. وی در این زمان به دنبال زن پولداری بود که توسط او وضعش را روبه راه کند، تا بالاخره دختری پولدار از یک خانواده بهایی به نام نعیمی پیدا کرد. پدر دختر از بزرگان فرقه بهایی و بسیار متمول بود و در یک باغ ۵هزار متری با ساختمان مجلل سکونت داشتند. پرویز هرروز عصر با دوچرخه از دانشکده افسری راه می افتاد و به عنوان تمرین دوچرخه سواری از مقابل خانه دختر می گذشت و نامه عاشقانه رد می کرد. خانواده دختر با ازدواج این دو مخالف بودند، ولی به علت سماجت پرویز این ازدواج انجام شد و ایشان به عنوان دامادسرخانه به باغ دختر کوچید»

          پدر دختر در جوار خانه خود، خانه ای ساخت که خسروانی و زنش در آنجا زندگی می کردند. این خانه در کنار بلوار واقع بود و بعدها به اداره نظام وظیفه اجاره داده شد و خسروانی و زنش در الهیه، خانه مجلل با محوطه پنج*هزار متری درست کردند. پس از فوت پدر دختر، ارث هنگفتی به زن خسروانی رسید و صاحب چندین باغ و خانه در ونک و چندین ویلا در جنوب فرانسه و آپارتمان های متعدد در پیچ یوسف آباد و مجتمع سامان و غیره شد. خسروانی در زمان مصدق باشگاه ورزشی تاج را داشت و در آن تعداد زیادی از ورزشکاران و باج بگیران سرشناس تهران (مانند شعبان بی مخ) را جمع کرده بود. او هر طرف که باد می آمد بدان سو می رفت.

          از شعار به نفع تا علیه مصدق

          فردوست در کتاب خود می*نویسد:

          در زمان مصدق (اگر اشتباه نکنم در ۳۰ تیر) ورزشکاران را به خیابان ریخته و به نفع مصدق شعار می داد، ولی چندی بعد در ۲۸ مرداد توسط اشرف اجیر شد و همین ورزشکاران را به خیابان ریخت و علیه مصدق و به نفع محمدرضا شاه شعار داد.

          پس از ۲۸ مرداد، خسروانی و باشگاه تاجش به بلای جان مردم تبدیل شد. او راه می افتاد و هر جا که زمین شهری مرغوبی می دید به مالک آن مراجعه می کرد اگر طرف حاضر می شد زمین را به او واگذار کند فبها، وگرنه یک جوخه ژاندارم می رفت و یک پرچم سلطنتی را در وسط زمین فرومی کرد و خسروانی صاحب زمین را تهدید می کرد که زمین برای شاهنشاه است! طرف مسلماً تسلیم می شد و زمین را واگذار می کرد. سند به نام خسروانی، زن یا۲ دخترش صادر می شد. خسروانی علاوه بر باشگاه های ورزشی تاج، به تدریج تأسیسات ورزشی دیگری تأسیس کرده بود که بسیار مدرن بود. یکی از این تأسیسات در خیابان بخارست و دیگری حوالی ونک بود، که ساختمان مجللی با بیش از ۱۰ زمین تنیس در محوطه ای حدود ۱۰هزارمترمربع بود. به علاوه، در آنکارا (ترکیه) نیز تأسیسات ورزشی مهمی احداث کرده بود، که سند به نام خودش بود.»

          ماجرای خسروانی که در سال ۱۳۲۴ ابتدا باشگاه دوچرخه سواران را راه انداخت و بعد با بالا رفتن سمتش در دربار پهلوی، و برای توسعه این تیم ورزشی و استفاده از رانت های دولتی، نام باشگاه را به تاج تغییر داد و توانست املاک و دارایی های این باشگاه را افزایش دهد.

          سیلی مرتضی احمدی در گوش خسروانی

          شادروان مرتضی احمدی که سال های سال قبل در نازی آباد تهران با پرویز خسروانی همسایه بودند، در بخشی از خاطراتش که در گفت وگوی سال ۱۳۸۹ در خبر آنلاین منتشرشده بود درباره خسروانی گفته بود: «من پرسپولیسی بودم و هیچ وقت از او خوشم نمی آمد. تازه ما بچه محل بودیم و از قدیم هم باهم دعوا داشتیم. با دوچرخه اشمی آمد در محله ما و جلوی خانه یک دختری می ایستاد. یک باردعوایمان شد و سیلی محکمی در گوشش زدم. ولی به هرحال تیم خوبی ساخته بود.»

          خسروانی که یکی از متواریان بعد از انقلاب اسلامی مردم ایران بود، از آن سال به لندن گریخت. اموال مختلف باشگاه تاج که به استقلال تغییر نام پیداکرده بود توسط بنیاد مستضعفان و سازمان تربیت بدنی مصادره شد و بعدها باشگاه استقلال جای باشگاه تاج را گرفت. کمپ بزرگ آنکارای این تیم هم به دلیل عدم پیگیری از سوی مسئولان وقت کشور در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ترکیه غصب شد.

          جالب اما درباره خسروانی این که او در همه این سال ها به شدت فوتبالی بود و تک تک بازی های استقلال را از پای تلویزیون می دید.

          مردی که در تاریخ سیاسی ایران، بدنام است اما در فوتبال و به عنوان یک هوادار در کنار فساد و استفاده نابجا از قدرتش کارهای قابل ذکری هم از جمله ساخت استادیوم ها و . . .داشته است.



          تصرف زمین های موات

          پرویز خسروانی از جمله امرای قدرتمند و با نفوذ ارتش بود که زمین*های شخصی و ملی زیادی را تصرف نمود و سند آن را به اسم خود ثبت کرد. اسناد این مجموعه موارد متعددی از تصرف، دعوای حقوقی، تقسیط، فروش، حصارکشی یا تصاحب و نهال*کاری زمین*های ملی را نشان می*دهد که در نوع خود کم نظیر است.

          میزان زمین*خواری خسروانی از حساب و کتاب خارج بود. “فردوست” در این زمینه می*نویسد:

          روزی “سرهنگ ضرابی”، مدیر کل نهم ساواک را احضار و به او دستور دادم درباره اموال خسروانی تحقیق کند و در سطح کشور هر چه به نام خسروانی، زن و ۲ دختر اوست و سند صادر شده گزارش نماید. پس از ۳-۴ ماه گزارش تحویل شد با کمال تعجب دیدم که بیش از تصور قبلی*ام است. در مراکز استان یک یا چند زمین در مراکز شهرستان*ها یک زمین در برخی مراکز بخش یک زمین و در تهران ده*ها زمین که هم بسیار مرغوب و وسیع بود، به نام خسروانی و خانواده*اش است. اداره کل نهم ساواک در گزارش خود لیست کاملی از زمین*ها و تاسیسات خسروانی در سطح کشور ارایه داد که به بیش از ۲۰۰ رقم می*رسید.

          رشواه*خواری خسروانی

          شیوه رشوه*دادن و رشوه*گرفتن خسروانی در نوع خود نیز جالب بود. سند ساواک رشوه*دادن خسروانی به شاه را چنین ثبت نموده است. «خسروانی با “بیگلو” (کارمند دربار) صحبت کرد و “بیگلو” گفت: دوچرخه، مورد پسند اعلیحضرت واقع شده، البته من فکر کردم، دوچرخه را برای علیا حضرت فرستاده*اید؛ ولی شاهنشاه فرموده*اند، خیر برای خودم سفارش داده*ام، خسروانی اضافه کرد که من کادویی برای شما و آقای “پورشجاع” تهیه کرده*ام، خواهش می*کنم یک نفر را به «باشگاه تاج» بفرستید که من آن را برای شما بفرستم.

          اهدا یک جاسویچی طلا به یکی از وکلای تهران از دیگر موارد رشوه خسروانی می*باشد. در سندی که به این موضوع اشاره دارد آمده*است: «در هفته اخیر تیمسار خسروانی از بودجه تربیت*بدنی یک جاسویچی تمام طلا با مارک تربیت*بدنی برای “هوشنگ شمیرانی” وکیل دادگستری تهیه و ارسال نموده است که هم اکنون مورد استفاده وی قرار گرفته است.



          قماربازی خسروانی

          یکی از معروف*ترین جلسات قماربازی در منزل پرویز خسروانی برگزار می*شد که در آن چندین وزیر و وکیل و عده دیگری از مسوولین عالی*رتبه حضوری همیشگی داشتند و مبالغ میلیونی برد و باخت می*شد.

          بولتن ویژه ساواک، مورخ ۲۱/۱۲/۱۳۲۵ حاکی است: «… منزل مشارالیها (خسروانی) محل قمار افسر یاد شده و افرادی از جمله “جلال آهنچیان” (تاجر)، “حاج*آقا آهنچیان” (برادر جلال آهنچیان)، “مهندس الماسی*پور”، “علی*دهستانه” و “هدایت ذوالفقاری” (آجودان کشوری شاهنشاه) و چند نفر دیگر می*باشد. ضمناً یاد شده وی به یکی از دوستان همبازی خود اظهار داشته که حدود ۳-۴ میلیون تومان در چند ماه اخیر باخته است و حتی یک فقره چک به مبلغ ۱۷۰ هزار تومان از حساب فروشگاه «باشگاه تاج» کشیده است و اضافه نموده مدت ۴ سال است، آرزو به دلم مانده که یک دفعه ببرم. چنین استنباط می*گردد که نامبرده در اکثر جلسات قمار بازنده بوده است»

          حسادت مدیر تاجی به عبده پرسپولیس

          در سال ۱۳۵۱، علی عبده با اعلام حرفه ای شدن باشگاه پرسپولیس، تیم اصلی را از مسابقات خارج و تنها به دیدار با تیم*های مطرح خارجی بسنده کرد. پرویز خسروانی که از شرایط به وجود آمده بسیار خشمگین شده بود در نامه ای به کامبیز آتابای آجودان شاه و رییس فدراسیون فوتبال نامه ای در جهت تخریب این حرکت نوشت. جمله شاخص این نامه چنین به تحریر درآمد:

          ساواک در گزارش خود در تاریخ ۱۹/۷/۱۳۵۱ می گوید: سپهبد بازنشسته پرویز خسروانی با کامبیز آتابای رییس فدراسیون فوتبال تماس حاصل کرده و اظهار داشته است: ملاحظه می کنید این علی عبده مدیر باشگاه پرسپولیس چه جنجالی بپا کرده است؟

          گرچه نامبرده با اجازه در پیشگاه شاهنشاه مبادرت به حرفه ای کردن باشگاه پرسپولیس کرده ولی او بایستی این موضوع را قبلاً با تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال ایران در میان می گذاشت تا چنانچه شما صلاح می دانستید این کار عملی می*شد:

          خسروانی می گفت: عبده و دوستانش که خودت می دانی باندی تشکیل داده اند و خود شاهدی که من در مواقعی که سرپرست تربیت بدنی بودم از دست اینها چه زجری کشیدم!

          کاملاً روشن است که تیمسار خسروانی، همه کاره تیم تاج در جهت اختلال در اهداف علی عبده با او همگام نمی شود تا تیم پرسپولیس در حرفه ای شدن شکست بخورد.

          کیهان ورزشی در شماره ۹۶۷ خود در باره انحلال تیم حرفه ای پرسپولیس از زبان عبده می نویسد:

          جبران زمان و شرایط کنونی، فوتبال حرفه ای را نمی پذیرد. ما نمی خواهیم از فوتبال ثروتمند شویم زیرا معتقدیم که فوتبال باید خودش، خودش را اداره کند، او می افزاید: پرسپولیس در راه فوتبال حرفه ای پیشقدم شد که خواست شاهنشاه آریا مهر بود. اما متاسفانه ما را در این را تنها گذاشتند و حتی فدراسیون فوتبال هم با ما همکاری نکرد و در شرایط کنونی حتی زمین در اختیار ما قرار نمی دهد.

          منبع: پیروزی

          https://perspolisnews.com/%DA%AF%D8%...4%DA%A9%D9%84/

          Comment


            Originally posted by taremiscores View Post
            Another terrible youth tournament for us. Another notch in the belt. Another feather in the cap.

            Again, I get the point that success can be had IN SPITE of a government. Look at African teams or even Iraq's (overage) youth teams - you can have great success despite shitty governments who shouldn't be managing a lemonade stand.

            With Iran's huge and athletic population, I just don't objectively see too much success at all. Other nations are light years ahead of us in so many ways.

            Let's hope a few talented players that always manage to slip through the cracks like we have with Mehdi Taremi, Allahyar Sayyadmanesh and Sardar Azmoun. That's our formula for success.

            Let's HOPE for the best, cause that's all we have.
            Didn't our youth team beat Germany 4-1 just a couple years ago or something?

            Comment


              Originally posted by rooyintan View Post

              انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۵ | 8,764 بازدید | تعداد دیدگاه : ۱۳ |
              گزارش ویژه از مالک فاسد باشگاه تاج و شکل*گیری این باشگاه درباری/ قدرت*طلبی خسروانی با مال مردم
              گزارش ویژه از مالک فاسد باشگاه تاج و شکل*گیری این باشگاه درباری/ قدرت*طلبی خسروانی با مال مردم
              پرسپولیس نیوز : گزارشی که می خوانید برگرفته برگرفته از اسناد ، مدارک و حقایق سیاه فوتبال ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ و ظلم هایی است که به پرسپولیس روا شده؛ناگفته هایی ثبت شده در تاریخ.
              این مطلب را بخوانید و البته دقت کنید که برگرفته از اسناد و مدارک است نه تهمت های بی اساس و ادعاهای واهی و پوچ.
              مقدمه ای برای ناگفته هایی از تاریخ
              ارایه تصویری زشت از مردی که سیرتی زیبا داشت، در ورزش ما کار جذابی نیست، البته همه انسان ها هم خوبی دارند و هم بدی و حتی اگر انسانی دشمن نداشته باشد کارش ناصحیح است.
              عده ای آمدند و با تکیه بر ادعای پوچ و واهی سازمان تروریستی مجاهدین علی عبده مالک پرسپولیس را قاتل تختی معرفی کردند که توضیحش در روز سه شنبه رفت و خوشبختانه روشنگری درباره علی عبده مورد تایید و نظر دوستان واقع شد، خدا می داند اصلا قصد ندارم تا با تقویم روزگار رقبا را بزنم، اما دوستان خوب ما در حریم باشگاه استقلال آغاز کردند و ادعایی کج از آدم های گیج وگنگ ابتدای انقلاب را مبنای ادعا قرار دادند، آنها که در سال ۵۸ این ادعای “وهم” را کردند، آدم هایی بودند که اطلاعات شان آن قدر کم بود که نمی دانستند در نیمه دوم سال ۴۶ و درست در آذرماه و دی ماه عبده در کشور آمریکا بوده و در نزدیک نوروز ۴۷ به ایران برگشته و حتی جلسات تشکیل تیم پرسپولیس در روزهای ابتدایی نوروز سال ۴۷ صورت گرفته است. آنها نمی*خواهند بدانند یا بگویند که علی عبده درباری نبود اما باشگاه تاج همانطور که از نامش پیداست تیمی بود از دربار که مسوولانش هم قدرت بسیار داشتند و این قدرت شان منجر به بروز فساد و ظلم در فوتبال می*شد.
              علی عبده مثل همه انسان ها اشکالات اخلاقی هم داشت اما این اشکالات متوجه خودش بود و آن قدر پهلوان مسلک بود که هیچ گاه از رقیب خود بد نگفت …
              فرق عبده و خسروانی
              بی تردید پرویز خسروانی در کنار پرونده های بسیاری که داشته هم در جامعه ما خدماتیی کرده و در کنار دزدی از بیت المال برخی از مهم ترین بخش های پول های غیب شده را خرج فوتبال کرده و این همه از اماکنی که برای فوتبال ساخت تا امروز هم مورد استفاده جوانان شهرهای مختلف از تهران تا بوشهر قرار گرفته است اما خسروانی بارها در نتایج مسابقات دخالت کرد، در دوران مدیریتش بر سازمان ورزش، فوتبالیست های درجه اول ملی را با وعده و وعید به تاج سابق آورد، داوران را به گواهی بازیکنان همین تیم تاج سابق انتخاب می کرد، از ورزشکاران باشگاه تاج در کودتای ۲۸ مرداد علیه مصدق، سمبل ضد استبداد به کار گرفت، قمارهای کلانش ضمن این که باعث بازنشسته شدنش شد چنان بود که او با کمک برخی دوستانش زمین های موات را مورد استفاده قرار داده و حق الناسی شدید گردن اوست ولو این که اسلافش در ورزش و سایر بخش ها شاید بیشتر از او خوردند اما حداقل این که خسروانی به کمک ورزش ما هم شتافت ….
              باید متذکر شویم هر حرفی که اینجا بیان می شود دقیقا سند دارد و ما بدون سند حرف نمی زنیم ودر این بخش به برخی از پشت پرده های ورزش ایران خواهیم پرداخت .
              اعتراض بهزادی به مصرف تریاک سه بازیکن تاج و بردن دربی
              در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۴ پرسپولیس در دیداری از دور رفت لیگ سوم تخت جمشید برابر تیم تاج ۳ بر یک بازنده شد، تیم پرسپولیس جوانگرایی شدید کرده و در ازای کلانی، کاشانی، طاووسی، محراب شاهرخی، بیوک وطنخواه و… که از دست داده بود افرادی چون جهانگیر فتاحی، بیژن ذوالفقارنسب، فاطمی مقدم، دادکان و… را به خدمت گرفته بود، در این بازی تیم جوان پرسپولیس برابر تیم فوتبال تاج سابق ۳ بر یک بازنده شد، همایون بهزادی مرحوم که سرمربی پرسپولیس بود، از منابعی که در اختیار داشت، فهمید ۳بازیکن تیم فوتبال تاج شب قبل از بازی به مصرف تریاک اقدام کرده و در کلانتری یوسف آباد بوده اند، همایون بهزادی این مطلب را به اطلاع رساند و شکایت پرسپولیس به فدراسیون فوتبال اعلام شد، اما فدراسیون از مسوولان پرسپولیس فوتبال خواست تا از شکایت خود صرفنظر کنند چرا که تیم ملی آماده برگزاری بازی های مقدماتی المپیک مونترال بود و هر ۳ مردی که اقدام به مصرف تریاک برای بالا رفتن توان خود بودند هر ۳ ملی پوش بوده و در صورت روشن شدن این تخلف آنها در تیم ملی هم محروم می شدند ، عبده پذیرفت اما همایون بهزادی دست بردار نبود و اصرارش به این مساله در مجموع باعث کنار رفتنش از پرسپولیس شد، اما خسروانی درست زمانی که پرسپولیس اعلام حرفه گری کرده بود خطاب به آنابای رئیس وقت فدراسیون در نامه ای نوشت: “همانطور که اطلاع دارید عبده و دار دسته اش اقدام به حرفه ای گری و بی نظمی کرده اند و من در زمانی که رییس سازمان بودم از دست او وعمالش چه ها که نکشیدم” این در حالی بود که عبده کار بدی نکرده و پرسپولیس را حرفه ای کرده بود واگر تاج هم حرفه ای می شد فوتبال ایران به جای سال ۱۳۸۰ در سال ۱۳۵۰ حرفه ای می شد.
              ورزشکاران تاج در کودتا و سقوط مصدق
              باشگاه تاج در روزهایی که ورزشکاران حرفه ای در کشور نداشتیم ورزش های مختلف را داشت که اکثر تیم هایش به جز فوتبال قدرت بلامنازع بودند، در روز ۲۸ مرداد ماه ۱۳۳۲ پرویز خسروانی یکی از مهم ترین افراد در تجمیع گروه های ضد دکتر محمد مصدق بود که به تنهایی نفت ایران را ملی کرده و متاسفانه امروز قدر افرادی چون مصدق شناخته نمی شود چرا که شورای شهر نامیدن خیابانی به نام مصدق را در حالی غیر ضروری اعلام کرد که ۶۰ سال قبل جمال عبدالناصر اسم یکی از خیابان های قاهره را مصدق نامید و اعلام کرد در ملی کردن کانال سوئز، شجاعتی که در مصدق دیده بودم من را واداشت که از انگلستان نترسم.
              تاریخ ورزش ایران هیچ وقت همکاری باشگاه تاج به رهبری پرویز خسروانی را در کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ را بر ضد مصدق فراموش نمی*کند. در مشارکت خسروانی و باشگاه تاج هزاران نفر از افراد وابسته به این تیم و تاج در تظاهرات علیه مصدق مشارکت داشتند.
              در کتاب ” ظهور و سقوط سلطنت پهلوی” (جلد اول صفحه ۱۸۲) می خوانیم:
              نقش برادران رشیدیان در کودتا این بود که دسته جات غیر نظامی و اصناف را به خیابان ها بریزند. آنها ظاهرا توانستند جمعیتی حدود ۵-۶ هزار نفر را راه بیندازند. ……
              دسته دیگر ، ورزشکاران باشگاه تاج (استقلال فعلی) بودند که سرتیپ وقت خسروانی ( سپهبد و رییس تربیت بدنی شد) توانست به رهبری شعبان بی مخ آنها را به حرکت در آورد. سربازان گارد جاویدان ، که توسط ریاحی در شب ۲۵ مرداد خلع سلاح شده بودند ، نیز به جمعیت پیوستند.
              طرح کودتای ۲۸ مرداد به شرح زیر بود:
              ۱ – در نقاط مختلف شهر ، که دقیقا مشخص شده بود ، جمعیت هایی تشکیل شود.تعداد تقریبی هر جمعیت و رهبر گروه مشخص گردید.
              ۲-هر یک از این جمعیت ها در مسیر تعیین شده به مقصد خیابان شاه- نادری طوری حرکت کنند که همزمان به مقصد برسند.
              ۳-باشگاه های ورزشی ، مانند تاج (استقلال فعلی) نیز طوری حرکت کنند که همزمان به مقصد برسند.
              ۴-اگر گروه های ضد مصدق مثل شعبان بی مخ و ۷ کچلان و طیب حاج رضایی که در آن زمان جزو دوستداران شاه بود و بعدها توبه کرد و در خرداد ۱۳۴۲ توسط فرمانداری نظامی تهران اعدام شد، نبودند، زاهدی در سوار شدن به تانک و حضورش در خیابان جرات پیدا نمی کرد ، همراه خسروانی مدیر تاج، نفراتی از ورزشکاران سابق مثل فرزانگان و خاتمی هم بودند، آنها ورزشکاران خود را به خیابان ریختند و ورزشکاران تاج که متعلق به ورزش*های مختلف مثل وزنه برداری بودند ، افراد تنومند و ورزیده ای بودند و از لحاظ روانی نسبت به طرفداران مصدق غالب شدند، تاجی ها و خسروانی به قیام ملی مردم در حمایت مصدق پشت کردند .(برگرفته از کتاب گفت و گوهای من با شاه به قلم اسدا. . اعلم وزیر دربار)
              تئوری انحلال رقبا
              خسروانی در زمستان سال ۱۳۴۶ رییس سازمان تربیت بدنی بود، چنانچه می دانید، باشگاه تاج در کنار دارایی و شاهین ۳ بخش قدرت فوتبال در سال*های ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۶ بودند، پشت سر این تیم ها شعاع، تهرانجوان، کیان و۴ تیم نظامی پاس، عقاب،سرباز و شهربانی بودند، در سال ۴۶ تیم شاهین منحل شده بود، خسروانی که از سقوط تیم شاهین خوشحال بود فرصتی برای انحلال تیم دارایی پیدا کرد و این تیم را به نقض قانون متهم کرد، با انحلال دارایی تیم تهرانجوان که برادر کوچک دارایی بود هم منحل شد، انحلال تهرانجوان کینه شخصی خسروانی به خاطر باخت تاریخی ۵-۲ برابر این تیم بود، دارایی هم مثل شاهین سال های بسیار با تاج و مسوولانش که مدارک و اساسنامه خود را به طور تشریفاتی به وزارت دربار هبه کرده بودند، معارض بود، تاجی ها دو، سه سال بود که صاحب مقام های نازل چهارم به بعد می شدند و تمام ستارگان فوتبال ایران در تیم های دارایی و شاهین و تهرانجوان وکیان بودند، کیان هم به بهانه نقض کردن قانون منحل شد تا عرصه قدرت به تاج و عقاب و پاس محدود شود، استراتژی خسروانی به جز این که رقبا را اندک می کرد این بود که ستارگان آنها را تصاحب کند، او به جز نفراتی چون قلیچ خانی از کیان، مصطفوی از تهرانجوان، اصلی، پور حیدری ، جلال طالبی و اکبر افتخاری از دارایی به نفراتی چون بیوک و رضا وطنخواه، حسین کلانی و ابراهیم آشتیانی از شاهین چشم داشت اما وقتی پرسپولیس در ابتدای سال ۴۷ متولد شد و افرادی چون خاتمی و عبده پشت سرش بودند، خسروانی خود را فاقد قدرت لازم برای اعمال نظر و قدرت و ثبت و تعریف یک قانون من در آوردی برای جلوگیری از فعالیت این تیم دید و حتی بگونه ای ریاکارانه پذیرفت که اولین بازی پرسپولیس در دوران تازه اش بازی برابر تیم فوتبال تاج باشد.
              همین پرسپولیس و مدیرش وقتی رفتار عجیب مسوولان ورزش را دید بعد از ۱۷ ماه عطای ادامه کار در سطح بالای فوتبال را به لقایش بخشید و بازیکنان تیم فوتبال پرسپولیس را به تیم پیکانی داد که مدیرش محمود خیامی از متنفذین و پولداران فوتبال بود که برای بازدید محمد رضا پهلوی از تشکیلات ایران خودرو در روز رسمی افتتاح ۱۰ میلیون تومان درآن دوران به او پرداخته بود. پیکانی ها که در سال ۴۷ تشکیل شده و نفراتی چون عزت جانملکی، همیشه جوان و علی پروین را داشتند با حضور پرقدرت پرسپولیسی*ها یکی از بهترین تیم های فوتبال ایران شدند، بعدها با رفتن خسروانی از سازمان تربیت بدنی ، مجوز ادامه فعالیت به تیم های منحل شده شامل شاهین، دارایی، کیان و تهرانجوان داده شد .
              وعده های کذب به دوستاره فوتبال ایران برای پیوستن به تاج
              قلیچ خانی در مصاحبه با نشریه دنیای ورزش سال ۱۳۵۳ و البته صحبت های سال های اخیر خود اشارات جالبی داشته است، در این بخش می خوانید که خسروانی به دروغ از شاه استفاده کرد تا مانع رفتن قلیچ خانی به خارج از کشور و باعث پیوستن قلیچ خانی به تاج شود.
              «پس از مدتی وقتی از سوی یکی از دلالان فوتبال ترکیه از من و یکی از دوستانم [ جلال طالبی] دعوت شد با گرفتن مبلغ کلانی به ترکیه بروم این مساله را با قره گوزلو دبیر وقت تربیت بدنی درمیان گذاشتیم. اما فردای آن روز یک آگهی، بدون اطلاع ما در روزنامه*ها چاپ شد که بخاطر علائق به شاه دوستی و میهن*پرستی حاضر به رفتن به ترکیه نیستیم.»
              بلافاصله و بعد از جام عمران منطقه ای تیم های بوخوم و بایرن مونیخ هم به قلیچ خانی دعوتنامه دادند اما خسروانی که حالا رییس سازمان تربیت بدنی شده بود اعلام کرد شاهنشاه مایل به رفتن شما به کشورهای خارجی نیست، هیچ کس جرات استعلام ادعای خسروانی را نداشت، یک بار دیگر دعوتنامه گالاتاسرای ترکیه که این بار جلال طالبی را هم دعوت کرده بودند هم بی جواب ماند .
              این مساله که برای پرویز قلیچ خانی و جلال طالبی رخ داد، بعدها باعث تلخکامی*های بسیاری برای این ۲ بازیکن شد. تربیت بدنی، به این ۲ قول داده بود که ضررهای مالی از نپیوستن این۲ بازیکن به باشگاه*های خارج را تأمین کند که عملاً این کار را نکرد، حتی تیمسار خسروانی که حالا با زد و بند به مقامی تربیت بدنی رسید. تنها راه دست یابی قلیچ خانی به جبران ضررهای مالی را پیوستن وی به تیم تاج که متعلق به خودش بود، قرار داد در حالی که هیچ گاه مبلغ باشگاه گالاتاسرای به او پرداخت نشد.
              اولین توجه ساواک به قلیچ خانی کمی بعد از این بازی*ها بود که موجب تقابل وی با فدراسیون فوتبال هم شد، همان*طور که خود نوشته است:
              «وقتی تیم ایران اول شد. اعضای تیم به اصطلاح شرفیاب گردیدند و در این شرف به باد دهی، کلیه سرپرستان و مربیان و اعضای تیم تا کمر خم شده و بر دستان شاه بوسه زدند ولی من ( و یک نفر دیگر هم) از انجام این کار خودداری کردم و به همین دلیل از سوی تیمسار خسروانی و هاشمی نژاد مورد بازخواست قرار گرفتم که چرا دولا نشدی و دست شاه را نبوسیدی”
              پس از پنج سال بازی در باشگاه کیان و بلافاصله بعد از جام ملت*های آسیا که ایران مقام اول را بدست آورد، قلیچ خانی به تیم تاج یا استقلال فعلی پیوست. این اولین تغییر باشگاه در دوران فعالیت حرفه*ای پرویز قلیچ خانی بود. اما بخاطر مخالفت اش با سیاست*ها و روش*های تیمسار خسروانی رییس باشگاه، بعدها از تاج به باشگاه پاس و سپس به باشگاه عقاب و پس از انحلال عقاب به دارایی و سرانجام به مدت ۶ ماه به پرسپولیس پیوست.
              انتخاب داوران توجیه شده دربی ها
              پس از جدایی از تاج پرویز قلیچ خانی به باشگاه عقاب پیوست که به تازگی تشکیل شده بود و مدت ۲ سال در باشگاه*های ایران حضور داشت. او بعد از جدایی از تاج که همراه با قهر و دعوا بود در مصاحبه*ای ادعا کرد «ما در تاج پیش از هر مسابقه*ای داور را انتخاب می*کردیم.قلیچ خانی ادامه داد در بازی برابر پرسپولیس در سال ۴۸ و۴۹ که ابتدا ابوالقاسم حاج ابوالحسن و سپس ارشد برازنده داور بودند، داوران با هماهنگی خسروانی انتخاب شده بودند، در بازی برابر تیم جوان پرسپولیس ۴۸ زمانی که ستارگان آنها به پیکان رفته بودند، محمود خوردبین گل زد اما داور فول او را بر روی من گرفت در حالی که من روی او خطا کرده بودم!»
              قمار بازی و بازنشستگی
              پرویز خسروانی در سال ۱۳۵۱ بازنشسته اعلام شد، ببینید آش چقدر شور بود که خان هم فهمید! او با افرادی چون گلسرخی و آهنچیان جلسات شبانه قمار تشکیل داده و برای تامین هزینه های قمار در آن زمان یاد گرفته بودند که زمین های موات را به نام باشگاه تاج سند زده و آنها را با قیمت*های گزاف می فروختند و سازمان بازرسی کشور تخلف آنها را متوجه شد و از خدمت منفصل شان کرد و در پی این موضوع، خسروانی با درجه سپهبدی بازنشسته شد ضمن این که او بعد از ازدواج با همسرش که بهایی بود به روایتی بهایی شد و رسما به سلک مبلغان آئین بهایی در آمد ، مذهبی جعلی و استعماری که در ایران بسیار مورد تنفر بود، جنبه تبلیغی او برای آئین بهاییت با توجه به شرایط وحشتناک و نوع تبلیغات آن که گفتنی نیست و بسیار ضد اخلاقی است از او شخصیتی نه چندان موجه ساخت این در حالی بود که در تمام سال های دهه ۵۰ و از زمان حضور پرسپولیس در مسابقات از علی عبده بنا بر اخبار و روایات موجود حتی در پرونده های ساواک یک نکته منفی هم وجود ندارد و هر آن چه از پرویز خسروانی در این مقال گفته ایم تنها و تنها از مدرک مستدلی است که گاهی در پرونده های ساواک قید شده ونکته قابل توجه این که هر چند ساواک یکی از منفورترین سیستم های اطلاعاتی در تاریخ کشورمان ودنیا بوده است با این حال گزارشات ارایه شده آن چنان دقیق و مکتوب و مستند است که بسیاری از کتاب ها وبرنامه های تاریخی ساخته شده در کشورمان برمبنای همین گزارشات درج شده است .
              روایت فردوست از شیرین کاری های خسروانی
              فردوست از دوستان بسیار نزدیک محمدرضا پهلوی در کتابش درباره خسروانی می نویسد:
              « پرویز خسروانی زمانی که دانشجوی دانشکده افسری بود، خود و خانواده اش بی پول بودند. وی در این زمان به دنبال زن پولداری بود که توسط او وضعش را روبه راه کند، تا بالاخره دختری پولدار از یک خانواده بهایی به نام نعیمی پیدا کرد. پدر دختر از بزرگان فرقه بهایی و بسیار متمول بود و در یک باغ ۵هزار متری با ساختمان مجلل سکونت داشتند. پرویز هرروز عصر با دوچرخه از دانشکده افسری راه می افتاد و به عنوان تمرین دوچرخه سواری از مقابل خانه دختر می گذشت و نامه عاشقانه رد می کرد. خانواده دختر با ازدواج این دو مخالف بودند، ولی به علت سماجت پرویز این ازدواج انجام شد و ایشان به عنوان دامادسرخانه به باغ دختر کوچید»
              پدر دختر در جوار خانه خود، خانه ای ساخت که خسروانی و زنش در آنجا زندگی می کردند. این خانه در کنار بلوار واقع بود و بعدها به اداره نظام وظیفه اجاره داده شد و خسروانی و زنش در الهیه، خانه مجلل با محوطه پنج*هزار متری درست کردند. پس از فوت پدر دختر، ارث هنگفتی به زن خسروانی رسید و صاحب چندین باغ و خانه در ونک و چندین ویلا در جنوب فرانسه و آپارتمان های متعدد در پیچ یوسف آباد و مجتمع سامان و غیره شد. خسروانی در زمان مصدق باشگاه ورزشی تاج را داشت و در آن تعداد زیادی از ورزشکاران و باج بگیران سرشناس تهران (مانند شعبان بی مخ) را جمع کرده بود. او هر طرف که باد می آمد بدان سو می رفت.
              از شعار به نفع تا علیه مصدق
              فردوست در کتاب خود می*نویسد:
              در زمان مصدق (اگر اشتباه نکنم در ۳۰ تیر) ورزشکاران را به خیابان ریخته و به نفع مصدق شعار می داد، ولی چندی بعد در ۲۸ مرداد توسط اشرف اجیر شد و همین ورزشکاران را به خیابان ریخت و علیه مصدق و به نفع محمدرضا شاه شعار داد.
              پس از ۲۸ مرداد، خسروانی و باشگاه تاجش به بلای جان مردم تبدیل شد. او راه می افتاد و هر جا که زمین شهری مرغوبی می دید به مالک آن مراجعه می کرد اگر طرف حاضر می شد زمین را به او واگذار کند فبها، وگرنه یک جوخه ژاندارم می رفت و یک پرچم سلطنتی را در وسط زمین فرومی کرد و خسروانی صاحب زمین را تهدید می کرد که زمین برای شاهنشاه است! طرف مسلماً تسلیم می شد و زمین را واگذار می کرد. سند به نام خسروانی، زن یا۲ دخترش صادر می شد. خسروانی علاوه بر باشگاه های ورزشی تاج، به تدریج تأسیسات ورزشی دیگری تأسیس کرده بود که بسیار مدرن بود. یکی از این تأسیسات در خیابان بخارست و دیگری حوالی ونک بود، که ساختمان مجللی با بیش از ۱۰ زمین تنیس در محوطه ای حدود ۱۰هزارمترمربع بود. به علاوه، در آنکارا (ترکیه) نیز تأسیسات ورزشی مهمی احداث کرده بود، که سند به نام خودش بود.»
              ماجرای خسروانی که در سال ۱۳۲۴ ابتدا باشگاه دوچرخه سواران را راه انداخت و بعد با بالا رفتن سمتش در دربار پهلوی، و برای توسعه این تیم ورزشی و استفاده از رانت های دولتی، نام باشگاه را به تاج تغییر داد و توانست املاک و دارایی های این باشگاه را افزایش دهد.
              سیلی مرتضی احمدی در گوش خسروانی
              شادروان مرتضی احمدی که سال های سال قبل در نازی آباد تهران با پرویز خسروانی همسایه بودند، در بخشی از خاطراتش که در گفت وگوی سال ۱۳۸۹ در خبر آنلاین منتشرشده بود درباره خسروانی گفته بود: «من پرسپولیسی بودم و هیچ وقت از او خوشم نمی آمد. تازه ما بچه محل بودیم و از قدیم هم باهم دعوا داشتیم. با دوچرخه اشمی آمد در محله ما و جلوی خانه یک دختری می ایستاد. یک باردعوایمان شد و سیلی محکمی در گوشش زدم. ولی به هرحال تیم خوبی ساخته بود.»
              خسروانی که یکی از متواریان بعد از انقلاب اسلامی مردم ایران بود، از آن سال به لندن گریخت. اموال مختلف باشگاه تاج که به استقلال تغییر نام پیداکرده بود توسط بنیاد مستضعفان و سازمان تربیت بدنی مصادره شد و بعدها باشگاه استقلال جای باشگاه تاج را گرفت. کمپ بزرگ آنکارای این تیم هم به دلیل عدم پیگیری از سوی مسئولان وقت کشور در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ترکیه غصب شد.
              جالب اما درباره خسروانی این که او در همه این سال ها به شدت فوتبالی بود و تک تک بازی های استقلال را از پای تلویزیون می دید.
              مردی که در تاریخ سیاسی ایران، بدنام است اما در فوتبال و به عنوان یک هوادار در کنار فساد و استفاده نابجا از قدرتش کارهای قابل ذکری هم از جمله ساخت استادیوم ها و . . .داشته است.
              تصرف زمین های موات
              پرویز خسروانی از جمله امرای قدرتمند و با نفوذ ارتش بود که زمین*های شخصی و ملی زیادی را تصرف نمود و سند آن را به اسم خود ثبت کرد. اسناد این مجموعه موارد متعددی از تصرف، دعوای حقوقی، تقسیط، فروش، حصارکشی یا تصاحب و نهال*کاری زمین*های ملی را نشان می*دهد که در نوع خود کم نظیر است.
              میزان زمین*خواری خسروانی از حساب و کتاب خارج بود. “فردوست” در این زمینه می*نویسد:
              روزی “سرهنگ ضرابی”، مدیر کل نهم ساواک را احضار و به او دستور دادم درباره اموال خسروانی تحقیق کند و در سطح کشور هر چه به نام خسروانی، زن و ۲ دختر اوست و سند صادر شده گزارش نماید. پس از ۳-۴ ماه گزارش تحویل شد با کمال تعجب دیدم که بیش از تصور قبلی*ام است. در مراکز استان یک یا چند زمین در مراکز شهرستان*ها یک زمین در برخی مراکز بخش یک زمین و در تهران ده*ها زمین که هم بسیار مرغوب و وسیع بود، به نام خسروانی و خانواده*اش است. اداره کل نهم ساواک در گزارش خود لیست کاملی از زمین*ها و تاسیسات خسروانی در سطح کشور ارایه داد که به بیش از ۲۰۰ رقم می*رسید.
              رشواه*خواری خسروانی
              شیوه رشوه*دادن و رشوه*گرفتن خسروانی در نوع خود نیز جالب بود. سند ساواک رشوه*دادن خسروانی به شاه را چنین ثبت نموده است. «خسروانی با “بیگلو” (کارمند دربار) صحبت کرد و “بیگلو” گفت: دوچرخه، مورد پسند اعلیحضرت واقع شده، البته من فکر کردم، دوچرخه را برای علیا حضرت فرستاده*اید؛ ولی شاهنشاه فرموده*اند، خیر برای خودم سفارش داده*ام، خسروانی اضافه کرد که من کادویی برای شما و آقای “پورشجاع” تهیه کرده*ام، خواهش می*کنم یک نفر را به «باشگاه تاج» بفرستید که من آن را برای شما بفرستم.
              اهدا یک جاسویچی طلا به یکی از وکلای تهران از دیگر موارد رشوه خسروانی می*باشد. در سندی که به این موضوع اشاره دارد آمده*است: «در هفته اخیر تیمسار خسروانی از بودجه تربیت*بدنی یک جاسویچی تمام طلا با مارک تربیت*بدنی برای “هوشنگ شمیرانی” وکیل دادگستری تهیه و ارسال نموده است که هم اکنون مورد استفاده وی قرار گرفته است.
              قماربازی خسروانی
              یکی از معروف*ترین جلسات قماربازی در منزل پرویز خسروانی برگزار می*شد که در آن چندین وزیر و وکیل و عده دیگری از مسوولین عالی*رتبه حضوری همیشگی داشتند و مبالغ میلیونی برد و باخت می*شد.
              بولتن ویژه ساواک، مورخ ۲۱/۱۲/۱۳۲۵ حاکی است: «… منزل مشارالیها (خسروانی) محل قمار افسر یاد شده و افرادی از جمله “جلال آهنچیان” (تاجر)، “حاج*آقا آهنچیان” (برادر جلال آهنچیان)، “مهندس الماسی*پور”، “علی*دهستانه” و “هدایت ذوالفقاری” (آجودان کشوری شاهنشاه) و چند نفر دیگر می*باشد. ضمناً یاد شده وی به یکی از دوستان همبازی خود اظهار داشته که حدود ۳-۴ میلیون تومان در چند ماه اخیر باخته است و حتی یک فقره چک به مبلغ ۱۷۰ هزار تومان از حساب فروشگاه «باشگاه تاج» کشیده است و اضافه نموده مدت ۴ سال است، آرزو به دلم مانده که یک دفعه ببرم. چنین استنباط می*گردد که نامبرده در اکثر جلسات قمار بازنده بوده است»
              حسادت مدیر تاجی به عبده پرسپولیس
              در سال ۱۳۵۱، علی عبده با اعلام حرفه ای شدن باشگاه پرسپولیس، تیم اصلی را از مسابقات خارج و تنها به دیدار با تیم*های مطرح خارجی بسنده کرد. پرویز خسروانی که از شرایط به وجود آمده بسیار خشمگین شده بود در نامه ای به کامبیز آتابای آجودان شاه و رییس فدراسیون فوتبال نامه ای در جهت تخریب این حرکت نوشت. جمله شاخص این نامه چنین به تحریر درآمد:
              ساواک در گزارش خود در تاریخ ۱۹/۷/۱۳۵۱ می گوید: سپهبد بازنشسته پرویز خسروانی با کامبیز آتابای رییس فدراسیون فوتبال تماس حاصل کرده و اظهار داشته است: ملاحظه می کنید این علی عبده مدیر باشگاه پرسپولیس چه جنجالی بپا کرده است؟
              گرچه نامبرده با اجازه در پیشگاه شاهنشاه مبادرت به حرفه ای کردن باشگاه پرسپولیس کرده ولی او بایستی این موضوع را قبلاً با تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال ایران در میان می گذاشت تا چنانچه شما صلاح می دانستید این کار عملی می*شد:
              خسروانی می گفت: عبده و دوستانش که خودت می دانی باندی تشکیل داده اند و خود شاهدی که من در مواقعی که سرپرست تربیت بدنی بودم از دست اینها چه زجری کشیدم!
              کاملاً روشن است که تیمسار خسروانی، همه کاره تیم تاج در جهت اختلال در اهداف علی عبده با او همگام نمی شود تا تیم پرسپولیس در حرفه ای شدن شکست بخورد.
              کیهان ورزشی در شماره ۹۶۷ خود در باره انحلال تیم حرفه ای پرسپولیس از زبان عبده می نویسد:
              جبران زمان و شرایط کنونی، فوتبال حرفه ای را نمی پذیرد. ما نمی خواهیم از فوتبال ثروتمند شویم زیرا معتقدیم که فوتبال باید خودش، خودش را اداره کند، او می افزاید: پرسپولیس در راه فوتبال حرفه ای پیشقدم شد که خواست شاهنشاه آریا مهر بود. اما متاسفانه ما را در این را تنها گذاشتند و حتی فدراسیون فوتبال هم با ما همکاری نکرد و در شرایط کنونی حتی زمین در اختیار ما قرار نمی دهد.
              منبع: پیروزی
              https://perspolisnews.com/%DA%AF%D8%...4%DA%A9%D9%84/
              I wish I had the stamina to read this much farsi in one sitting.

              Comment


                Originally posted by somebuffguy View Post
                Didn't our youth team beat Germany 4-1 just a couple years ago or something?
                One tournament doesn't make much of a difference in the scheme of things. It has been unsustainable and I gave credit to that team - it's an outlier case. It was a typical case where a talented few took us forward - Allahyar, Hosseinzadeh, Taha Shariati, Younes Delfi etc.
                "This is a totalitarian system whose presence people feel in their blood and in their flesh on a daily basis. And it’s one that does not grant freedoms of any kind, or accommodate people’s demands in any way. What is increasingly clear is that there is clear demand for change in the regime. What the people want is regime change, and no return to the past. There is a very real possibility of regime change." - Nasrin Sotoudeh

                Comment


                  Curveball: arguably Iranian football has been propsering. Three back-to-back world cups despite generally improving football over the world is a fact.

                  Comment


                    Originally posted by ParthianDE View Post
                    Curveball: arguably Iranian football has been propsering. Three back-to-back world cups despite generally improving football over the world is a fact.
                    Asia has 5 World Cup spots. Iran's talent gap alone is enough to make up for the incompetence, corruption and mismanagement. We do have hard-working people in our football who are trying to make improvements in spite of the system.

                    No Asian Cups since then. No Olympics since then. No getting past group stages. Also facts.
                    "This is a totalitarian system whose presence people feel in their blood and in their flesh on a daily basis. And it’s one that does not grant freedoms of any kind, or accommodate people’s demands in any way. What is increasingly clear is that there is clear demand for change in the regime. What the people want is regime change, and no return to the past. There is a very real possibility of regime change." - Nasrin Sotoudeh

                    Comment


                      Originally posted by taremiscores View Post
                      Asia has 5 World Cup spots. Iran's talent gap alone is enough to make up for the incompetence, corruption and mismanagement. We do have hard-working people in our football who are trying to make improvements in spite of the system.

                      No Asian Cups since then. No Olympics since then. No getting past group stages. Also facts.
                      I dont really think our football is flourishing but no AC argument is a weak one. South Korea havent won since 1960...

                      Comment


                        Originally posted by inarsenewetrust View Post
                        I dont really think our football is flourishing but no AC argument is a weak one. South Korea havent won since 1960...
                        Winning 3 in a row shows how far ahead we were. Obviously, that wasn't maintained due to war (prolonged by Khomeini/IR) but we should have had at least have one in that timeframe.

                        But I do agree continental titles aren't always the best benchmark (Greece, Denmark, Qatar, Iraq, Bolivia, Kuwait etc. have all won it).
                        "This is a totalitarian system whose presence people feel in their blood and in their flesh on a daily basis. And it’s one that does not grant freedoms of any kind, or accommodate people’s demands in any way. What is increasingly clear is that there is clear demand for change in the regime. What the people want is regime change, and no return to the past. There is a very real possibility of regime change." - Nasrin Sotoudeh

                        Comment


                          Comparing is always hard. I truly believe our NT was better before. But much of it is a reflection of economy and not necessarily what system of government there is. East asia (japan, korea etc) were developing countries in 50 to beginning of 70s. I dont think people realize how shitty these countries were. Theyve developed tremendously since then and that in itself makes comparisons hard because winning three in a row would be a hard feat today regardless of iran being well managed or not (football wise and governance wise).

                          Those kind of comparisons leaves much to be desired. Does this mean that football would be better without IR? Most definately. The biggest problem in itself is IFF, it is not run by competent people. Other sports are being run fairly okay or really good. Why this is the case is harder to answer. Most likely political and anti football culture amongst rulers.

                          If football had the same holy status as wrestling has, none would dare to touch that sport!

                          Comment


                            Another fact is: If we seek monocasual explanations economy is the biggest independent variable out there. Football compared to other sports is extremely capital intensive.

                            To be honest: IFF not managing money or not learning how to monetize on the sport is even bigger problem than having that mofo sabzi foroosh as manager of IFF.

                            Im resonating like this: Even if IFF and iranian clubs are perfectly managed, even better than competing countries, all the effects would be countered by deep investments in the sport.

                            Russia invest in sports, SA invests, Egypt invests, China invests (for some reason theyre still shit in football but there may be other explanations)

                            Regarding the argument that african nations have shit governments without money: this may be true. but their national teams can easily be considered as european national teams. its inherently racist to regard a guy like Ziyech etc as north african/african as he is european by upbringing and citizen wise.

                            Comment


                              Actually, the 3 back to back world cups are really a big deal. I notice in many articles that Iran is more and more talked about as one of the regular and competent football nations focusing on nothing but footbal issues with zero political side comments (unlike on this forum where it's just the opposite for many memebrs).

                              That means Iran "has arrived" and is no longer considered an exotic outlier in world football.

                              Comment


                                Originally posted by inarsenewetrust View Post
                                I dont really think our football is flourishing but no AC argument is a weak one. South Korea havent won since 1960...
                                I again don't see what SK has to do with the fact if Iran is processing/prospering or not under IR.. But even we want to bring them in the mix, SK has reach the top 4 teams at the WC not too long ago. They (like all other top Asian teams, except Iran) have had very good results on world stage and reached the knock out stages recently.

                                How badbakht are we that in the current state you don't THINK that we are not flourishing..

                                On one side I always hear that Iranians are the most gifted and talented in Asia, like we have some kind of special kool aid we drink that makes us good at football, on the other side it's hard for people to judge if we are FLOURISHING or not with our super talented players that are for some strange reason the most talented people in the world, yet get shit results.

                                I think it should be pretty clear if we are flourishing or not.

                                Comment

                                Working...
                                X